رویکرد پیتر لینچ برای سرمایه گذاری در سهام "قابل درک".

  • 2022-05-5

هیچ "حکیم" سرمایه گذاری امروزی به اندازه پیتر لینچ شناخته شده نیست. نه تنها رویکرد سرمایه‌گذاری او آزمون عملکرد دنیای واقعی را با موفقیت پشت سر گذاشته است، بلکه قویاً معتقد است که سرمایه‌گذاران فردی نسبت به وال استریت و مدیران پول بزرگ در استفاده از رویکرد او مزیت مشخصی دارند. او احساس می‌کند که سرمایه‌گذاران منفرد در پیروی از این رویکرد اساسی انعطاف‌پذیری بیشتری دارند زیرا قوانین بوروکراتیک و نگرانی‌های عملکرد کوتاه‌مدت آنها را محدود نمی‌کند.

آقای لینچ فلسفه سرمایه گذاری خود را در مدیریت و تحقیقات Fidelity توسعه داد و شهرت قابل توجه خود را با مدیریت Fidelitys Magellan Fund به دست آورد. این صندوق در طول دوره تصدی آقای لینچ که در سال 1977 شروع به کار کرد و در سال 1990، زمانی که آقای لینچ بازنشسته شد، پایان یافت، یکی از بالاترین رتبه‌بندی‌ها بود.

رویکرد پیتر لینچ کاملاً از پایین به بالا است، با انتخاب از میان شرکت‌هایی که سرمایه‌گذار با آن آشنایی دارد، و سپس از طریق تحلیل بنیادی که بر درک کامل شرکت، چشم‌اندازهای آن، محیط رقابتی آن، و اینکه آیا سهام می‌تواند مورد توجه قرار گیرد، تأکید دارد. با قیمت مناسب خریداری شده است. استراتژی اصلی او در کتاب پرفروش‌اش «One Up on Wall Street» [جلد شومیز کتاب‌های پنگوئن، 1989] که دستورالعمل‌های متعددی را برای انطباق و اجرای رویکرد او در اختیار سرمایه‌گذاران فردی قرار می‌دهد، به تفصیل آمده است. جدیدترین کتاب او، "کتوب زدن به خیابان" [شومیز آتش ساید/سایمون و شوستر، 1994]، موضوع کتاب اولش را تقویت می کند و نمونه هایی از رویکرد او به شرکت ها و صنایع خاصی را ارائه می دهد که در آنها سرمایه گذاری کرده است. اینها منابع اولیه این مقاله هستند.

فلسفه: روی آنچه می دانید سرمایه گذاری کنید

لینچ یک سرمایه گذار «داستانی» است. به این معنا که هر انتخاب سهام بر اساس یک انتظار منطقی در مورد چشم انداز رشد شرکت است. انتظارات از "داستان" شرکت مشتق شده اند - اینکه شرکت قرار است چه کاری انجام دهد، یا چه اتفاقی قرار است بیفتد تا به نتایج مطلوب برسد.

هرچه با یک شرکت بیشتر آشنا باشید، و هر چه محیط تجاری و رقابتی آن را بهتر درک کنید، شانس بیشتری برای یافتن یک "داستان" خوب که در واقع به حقیقت می پیوندد، بیشتر می شود. به همین دلیل، لینچ مدافع قوی سرمایه‌گذاری در شرکت‌هایی است که فرد با آن‌ها آشنا است یا درک محصولات یا خدمات آنها نسبتاً آسان است. بنابراین، لینچ می‌گوید که ترجیح می‌دهد در «جوراب شلواری به جای ماهواره‌های ارتباطی» و «زنجیره‌های متل به جای فیبر نوری» سرمایه‌گذاری کند.

لینچ به محدود کردن سرمایه‌گذاری به هر نوع سهام اعتقادی ندارد. رویکرد "داستانی" او در واقع خلاف این را نشان می دهد، با سرمایه گذاری در شرکت ها با دلایل مختلف برای انتظارات مطلوب. با این حال، به طور کلی، او تمایل دارد شرکت‌های کوچک و با رشد متوسطی را که می‌توان با قیمتی مناسب خریداری کرد، ترجیح دهد.

فرایند انتخاب

رویکرد لینچ از پایین به بالا به این معنی است که سهام آینده نگر باید یک به یک انتخاب شوند و سپس به طور کامل بررسی شوند -- هیچ فرمول یا صفحه ای وجود ندارد که لیستی از "داستان های خوب" آینده نگر را تولید کند. در عوض، لینچ پیشنهاد می کند که سرمایه گذاران آن را حفظ کنند. هشدار برای احتمالات بر اساس تجربیات خود -- به عنوان مثال، در کسب و کار یا تجارت خود، یا به عنوان مصرف کنندگان محصولات.

قدم بعدی آشنایی کامل با شرکت است تا بتوانید انتظارات معقولی در مورد آینده داشته باشید. با این حال، لینچ معتقد نیست که سرمایه‌گذاران بتوانند نرخ رشد واقعی را پیش‌بینی کنند، و او نسبت به تخمین‌های درآمدی تحلیلگران تردید دارد.

در عوض، او به شما پیشنهاد می‌کند که برنامه‌های شرکت را بررسی کنید - چگونه قصد دارد درآمد خود را افزایش دهد، و این اهداف واقعاً چگونه محقق می‌شوند؟لینچ به پنج روشی که یک شرکت می تواند درآمد را افزایش دهد اشاره می کند: می تواند هزینه ها را کاهش دهد. افزایش قیمت؛گسترش به بازارهای جدید؛فروش بیشتر در بازارهای قدیمی؛یا احیا، بستن یا فروش یک عملیات بازنده. برنامه شرکت برای افزایش درآمد و توانایی آن برای تحقق این برنامه «داستان» آن است و هرچه با شرکت یا صنعت بیشتر آشنا باشید، در ارزیابی برنامه، توانایی‌ها و سایر موارد شرکت، مزیت بهتری خواهید داشت. دام های بالقوه

طبق گفته لینچ، طبقه بندی یک شرکت می تواند به شما کمک کند خط "داستان" را توسعه دهید، و در نتیجه انتظارات معقولی داشته باشید. او پیشنهاد می کند ابتدا یک شرکت را بر اساس اندازه طبقه بندی کنید. نمی توان انتظار داشت که شرکت های بزرگ به سرعت شرکت های کوچکتر رشد کنند.

  • رشد دهندگان کند: انتظار می رود شرکت های بزرگ و قدیمی فقط اندکی سریعتر از کل اقتصاد ایالات متحده رشد کنند، اما اغلب سود سهام عادی زیادی را پرداخت می کنند. اینها جزو علاقه مندی های او نیستند.
  • استالوارتز: شرکت های بزرگی که هنوز هم قادر به رشد هستند، با نرخ رشد درآمد سالانه حدود 10 تا 12 درصد. نمونه های آن عبارتند از کوکاکولا، پروکتر اند گمبل، و بریستول مایرز. اگر با قیمت خوب خریداری شود، لینچ می‌گوید که انتظار بازدهی خوب، اما نه زیاد دارد - مطمئناً بیش از 50٪ در دو سال و احتمالاً کمتر. لینچ پیشنهاد می‌کند که بین شرکت‌ها چرخش کنید، در صورت رسیدن به سود متوسط، فروش را انجام دهید و این فرآیند را با شرکت‌هایی که هنوز قدردانی نکرده‌اند، تکرار کنید. این شرکت‌ها همچنین در طول رکود، محافظت منفی ارائه می‌کنند.
  • رشد سریع: شرکت های کوچک و تهاجمی جدید با رشد درآمد سالانه 20 تا 25 درصد در سال. اینها نباید در صنایع با رشد سریع باشند و در واقع لینچ آنهایی را که نیستند ترجیح می دهد. رشد دهندگان سریع از جمله موارد مورد علاقه لینچ هستند، و او می گوید که بزرگترین سود سرمایه گذار از این نوع سهام حاصل می شود. با این حال، آنها همچنین خطر قابل توجهی دارند.
  • دوره‌ای: شرکت‌هایی که در آن‌ها فروش و سود با الگوهای تا حدودی قابل پیش‌بینی بر اساس چرخه اقتصادی افزایش و کاهش پیدا می‌کند. به عنوان مثال می توان به شرکت هایی در صنعت خودرو، خطوط هوایی و فولاد اشاره کرد. لینچ هشدار می‌دهد که این شرکت‌ها ممکن است توسط سرمایه‌گذاران بی‌تجربه با سرمایه‌گذاران ثابت اشتباه گرفته شوند، اما قیمت سهام شرکت‌های دوره‌ای می‌تواند در زمان‌های سخت به شدت کاهش یابد. بنابراین، زمان‌بندی هنگام سرمایه‌گذاری در این شرکت‌ها بسیار مهم است، و لینچ می‌گوید که سرمایه‌گذاران باید یاد بگیرند که علائم اولیه‌ای را که کسب‌وکار شروع به رد شدن می‌کند، تشخیص دهند.
  • چرخش‌ها: شرکت‌هایی که کتک خورده‌اند یا افسرده شده‌اند. نمونه های او شامل کرایسلر، پن سنترال و خدمات عمومی عمومی (مالک جزیره تری مایل) است. سهام چرخش های موفق می تواند به سرعت به سمت بالا حرکت کند، و لینچ اشاره می کند که در بین همه دسته ها، این چرخش ها کمترین ارتباط را با بازار عمومی دارند.
  • فرصت های دارایی: شرکت هایی که دارایی دارند که تحلیلگران وال استریت و دیگران از آن غافل شده اند. لینچ به چندین زمینه کلی اشاره می کند که نمایشنامه های دارایی اغلب می تواند یافت می شو د-متال ها و نفت ، روزنامه ها و ایستگاه های تلویزیونی و داروهای ثبت شده. با این حال ، پیدا کردن این دارایی های پنهان نیاز به دانش واقعی کار از شرکت که دارایی های دارایی است ، و لینچ خاطرنشان می کند که در این گروه ، لبه "محلی" -دانش و تجربه خود شم ا-از بیشترین مزیت استفاده می شود.

معیارهای انتخاب

تجزیه و تحلیل برای رویکرد لینچ مهم است. وی در بررسی یک شرکت ، به دنبال درک تجارت و چشم انداز شرکت ، از جمله مزایای رقابتی است و هرگونه مشکلات احتمالی را که ممکن است مانع از وقوع "داستان" مطلوب شود ، ارزیابی می کند. علاوه بر این ، یک سرمایه گذار اگر داستان پایان خوشی داشته باشد ، نمی تواند سود کسب کند اما سهام با قیمتی بسیار بالا خریداری شد. به همین دلیل ، وی همچنین به دنبال تعیین ارزش معقول است.

در اینجا برخی از شماره های کلیدی که لینچ پیشنهاد می کند سرمایه گذاران را بررسی می کنند:

درآمد سال به سال: سابقه تاریخی درآمد باید برای ثبات و قوام بررسی شود. قیمت سهام نمی تواند طولانی از سطح درآمد منحرف شود ، بنابراین الگوی رشد درآمد به آشکار کردن ثبات و قدرت شرکت کمک می کند. در حالت ایده آل ، درآمد باید به طور مداوم افزایش یابد.

رشد درآمد: نرخ رشد درآمد باید با "داستان" شرکت متناسب باشد-رشد سریع باید نرخ رشد بالاتری نسبت به رشد کند داشته باشد. سطح بسیار بالایی از نرخ رشد درآمد پایدار نیست ، اما ادامه رشد بالا ممکن است در قیمت مورد بررسی قرار گیرد. سطح بالایی از رشد برای یک شرکت و صنعت توجه زیادی را از سوی سرمایه گذاران ، که سهام را پیشنهاد می دهند و رقبا ، که محیط تجاری دشوارتری را ارائه می دهند ، جلب خواهد کرد.

نسبت قیمت درآمد: پتانسیل درآمد یک شرکت تعیین کننده اصلی ارزش شرکت است ، اما در بعضی مواقع ممکن است بازار از خود جلوتر شود و یک سهام را بیش از حد قیمت گذاری کند. نسبت قیمت درآمد به شما کمک می کند تا با مقایسه قیمت فعلی با درآمد اخیراً گزارش شده ، چشم انداز خود را حفظ کنید. سهام با چشم انداز خوب باید نسبت به سهام با قیمت های بالاتر از سهام با قیمت های ضعیف به فروش برسد.

نسبت قیمت درآمد نسبت به میانگین تاریخی آن: مطالعه الگوی نسبت های درآمد در طی یک دوره چند ساله باید سطحی را نشان دهد که برای شرکت "عادی" است. این امر به شما کمک می کند اگر قیمت از درآمد پیش می رود ، از خرید سهام خودداری کنید ، یا هشدار زودهنگام ارسال می کنند که ممکن است زمان آن رسیده باشد که سود خود را در سهام خود داشته باشید.

نسبت قیمت درآمد نسبت به میانگین صنعت: مقایسه نسبت قیمت یک شرکت با صنعت با صنعت ممکن است کمک کند که آیا این شرکت معامله است. حداقل ، منجر به سؤالاتی می شود که چرا این شرکت متفاوت اس ت-آیا این یک مجری ضعیف در صنعت است ، یا فقط مورد غفلت قرار می گیرد؟

نسبت قیمت درآمد نسبت به نرخ رشد درآمد آن: شرکت هایی که چشم انداز بهتری دارند باید با نسبت های با درآمد بالاتر بفروشند ، اما نسبت بین این دو می تواند معامله یا ارزش افزوده را نشان دهد. نسبت به درآمد از نیمی از سطح رشد درآمد تاریخی جذاب است ، در حالی که نسبت های نسبی بالاتر از 2. 0 جذاب نیست. برای سهام پرداخت سود سهام ، لینچ با افزودن سود سهام به رشد درآمد [به عبارت دیگر ، نسبت قیمت-سود تقسیم شده براساس مبلغ نرخ رشد درآمد و سود سهام تقسیم می شود. با این روش اصلاح شده ، نسبت های بالاتر از 1. 0 ضعیف در نظر گرفته می شود ، در حالی که نسبت های زیر 0. 5 جذاب است.

نسبت بدهی به عدالت: چقدر بدهی در ترازنامه است؟ترازنامه قوی اتاق مانور را فراهم می کند زیرا شرکت گسترش می یابد یا مشکل را تجربه می کند. لینچ به ویژه از بدهی بانکی احتیاط دارد ، که معمولاً توسط بانک در صورت تقاضا می توان آن را فراخوانی کرد.

پول نقد خالص برای هر سهم: با اضافه کردن سطح پول نقد و معادل پول نقد ، کم کردن بدهی بلند مدت و تقسیم نتیجه بر تعداد سهام برجسته ، با اضافه کردن سطح پول نقد و معادل نقدی محاسبه می شود. سطح بالا پشتیبانی از قیمت سهام را ارائه می دهد و قدرت مالی را نشان می دهد.

سود سهام و نسبت پرداخت: سود سهام معمولاً توسط شرکتهای بزرگتر پرداخت می شود و لینچ تمایل دارد شرکت های رشد کوچکتر را ترجیح دهد. با این حال ، لینچ پیشنهاد می کند که سرمایه گذارانی که شرکت های پرداخت کننده سود سهام را ترجیح می دهند باید به دنبال بنگاه هایی باشند که توانایی پرداخت آن را در هنگام رکود اقتصادی (که با درصد کم درآمد پرداخت شده به عنوان سود سهام نشان داده شده است) ، و شرکت هایی که سابقه 20 یا 30 ساله دارندبه طور مرتب سود سهام را جمع می کند.

موجودی: آیا موجودی ها در حال جمع آوری هستند؟این یک شکل ویژه برای چرخه ها است. لینچ خاطرنشان می کند که برای تولید کنندگان یا خرده فروشان ، ایجاد موجودی نشانه بدی است و هنگامی که موجودی ها سریعتر از فروش رشد می کنند ، پرچم قرمز در حال تکان دادن است. از طرف دیگر ، اگر یک شرکت افسرده باشد ، اولین شواهد مربوط به چرخش زمانی است که موجودی ها شروع به تخلیه می کنند.

  • این نام خسته کننده است ، محصول یا خدمات در یک منطقه خسته کننده قرار دارد ، شرکت کاری نامطلوب یا افسرده کننده انجام می دهد ، یا شایعاتی مبنی بر چیز بدی در مورد این شرکت وجود دار د-لینچ این نوع بنگاه ها را دوست دارد زیرا ماهیت جوجه های زشت آنها منعکس می شوددر قیمت سهم ، معامله های خوب اغلب ظاهر می شوند. مثالهایی که وی ذکر می کند عبارتند از: شرکت خدمات بین المللی (یک اپراتور خانه تشییع جناز ه-افسردگی) ؛و مدیریت پسماند (یک شرکت پاکسازی زباله سمی-قابل تخریب).
  • این شرکت یک اسپین آف است-لینچ می گوید که این موارد اغلب از وال استریت توجه کمی به خود جلب می کند ، و او پیشنهاد می کند که سرمایه گذاران چند ماه بعد آنها را بررسی کنند تا ببینند خودی ها در حال خرید هستند یا خیر.
  • این شرکت در حال رشد در صنعت بدون رشد است-صنایع رشد بیش از حد مورد علاقه سرمایه گذاران (که منجر به قیمت های بالا) و رقبا می شود ، جذب می کند.
  • این شرکت یک شرکت طاقچه است که یک بخش بازار را کنترل می کند یا ورود به یک رقیب دشوار خواهد بود.
  • این شرکت محصولی را تولید می کند که مردم تمایل به خرید در اوقات خوب و بد دارن د-مانند مواد مخدر ، نوشابه و تیغ های تی غ-بسیار پایدار از شرکت هایی که فروش محصول آنها کمتر مشخص است.
  • این شرکت کاربر فناوری اس ت-این شرکت ها می توانند از پیشرفت های فناوری استفاده کنند ، اما تمایل به ارزیابی بالایی از شرکت ها که مستقیماً از فناوری تولید می کنند ، مانند شرکت های رایانه ای.
  • درصد کمی از سهام که توسط موسسات نگهداری می شود وجود دارد ، و پوشش تحلیلگر کمی نیز وجود دار د-Bargains را می توان در بین شرکت هایی که توسط وال استریت مورد غفلت واقع شده اند ، یافت.
  • خودیها در حال خرید سهام هستن د-نشانه مثبتی که خودی ها نسبت به چشم انداز شرکت احساس اطمینان می کنند.
  • این شرکت در حال خرید سهام اس ت-پس از شروع به بالغ شدن شرکت ها و داشتن جریان نقدی که بیش از نیازهای سرمایه آنها باشد ، خرید و فروش به یک مسئله تبدیل می شود. لینچ شرکت هایی را که سهام خود را از طریق شرکت هایی که تصمیم به گسترش در مشاغل نامربوط دارند ، ترجیح می دهد. بازپرداخت به حمایت از قیمت سهام کمک می کند و معمولاً وقتی مدیریت احساس می شود قیمت سهم مطلوب است انجام می شود.
  • سهام داغ در صنایع داغ.
  • شرکت ها (به ویژه بنگاه های کوچک) با برنامه های بزرگی که هنوز اثبات نشده اند.
  • شرکت های سودآور مشغول متنوع سازی کسب و کار هستند. لینچ از این "Diworsifications" استفاده می کند.
  • شرکت هایی که در آن یک مشتری 25 تا 50 درصد از فروش خود را تشکیل می دهند.

ساختمان و نظارت بر نمونه کارها

به عنوان مدیر نمونه کارها ماژلان ، لینچ در یک زمان 1400 سهام را در اختیار داشت. اگرچه او در دست زدن به این سهام بسیاری موفق بود ، اما وی به مشکلات قابل توجهی در مدیریت چنین تعداد زیادی سهام اشاره می کند. البته سرمایه گذاران انفرادی به هیچ وجه در نزدیکی آن تعداد نخواهند بود ، اما او نسبت به تنوع بیش از حد دقیقاً یکسان است. او استدلال می کند ، هیچ نکته ای برای متنوع سازی فقط به خاطر متنوع سازی وجود ندارد ، به ویژه اگر این به معنای آشنایی کمتر با شرکت ها باشد. لینچ می گوید سرمایه گذاران باید با این حال بسیاری از "چشم اندازهای هیجان انگیز" را داشته باشند که قادر به کشف همه آزمایشات تحقیق هستند. لینچ همچنین پیشنهاد می کند که در چندین دسته از سهام به عنوان راهی برای گسترش خطر نزولی سرمایه گذاری کنید. از طرف دیگر ، لینچ نسبت به سرمایه گذاری در یک سهام هشدار می دهد.

  • داستان همانطور که انتظار می رفت پخش شده است و این در قیمت منعکس شده است. به عنوان مثال ، قیمت یک استالوارت به همان اندازه که انتظار می رود بالا رفته است.
  • چیزی در داستان همانطور که انتظار می رود یا تغییر داستان ، یا اصول بدتر نمی شود ، آشکار نمی شود. به عنوان مثال ، موجودی های چرخه ای شروع به ساخت می کنند ، یا یک شرکت کوچکتر وارد مرحله رشد جدید می شود.

برای لینچ ، افت قیمت فرصتی برای خرید بیشتر چشم انداز خوب با قیمت های ارزان تر است. او می گوید ، بسیار سخت تر است که پس از بالا رفتن قیمت ، سهام برنده را بچسبانید ، به خصوص با رشد سریع که تمایل به فروش خیلی زود و نه خیلی دیر است. وی با این بنگاهها پیشنهاد می کند تا زمانی که مشخص شود شرکت در مرحله رشد متفاوتی وارد می شود ، ادامه دهید.

لینچ به جای فروش سهام ، "چرخش" را پیشنهاد می کن د-فروش شرکت و جایگزین کردن آن با یک شرکت دیگر با یک داستان مشابه ، اما چشم انداز بهتر. رویکرد چرخش تعهد بلند مدت سرمایه گذار به بازار سهام را حفظ می کند و تمرکز خود را بر ارزش اساسی نگه می دارد.

خلاصه آن

لینچ یک رویکرد عملی را ارائه می دهد که می تواند توسط بسیاری از انواع مختلف سرمایه گذاران سازگار باشد ، از کسانی که بر رشد سریع تا کسانی که سرمایه گذاری های پایدار و سود سهام را ترجیح می دهند ، تأکید می کنند. استراتژی وی شامل تحقیقات قابل توجهی در دست است ، اما کتابهای وی توصیه های عملی زیادی را در مورد آنچه در یک شرکت فردی جستجو می کنند ، و نحوه مشاهده بازار به عنوان یک کل ارائه می دهد.

Lynch خلاصه سرمایه گذاری سهام و چشم انداز او را به بهترین وجه:

"با وجود این ، من همچنان در مورد آمریکا ، آمریکایی ها و به طور کلی سرمایه گذاری می کنم. به طور کلی ، تاکنون هیچ چیز به اندازه کافی قوی نبود که مرا از آن تکان دهد. "

رویکرد پیتر لینچ به طور خلاصه

فلسفه و سبک

سرمایه گذاری در شرکت هایی که در آن انتظار خوبی در مورد چشم انداز رشد شرکت وجود دارد و در آن می توان سهام را با قیمت مناسب خریداری کرد. درک کامل از شرکت و محیط رقابتی آن تنها سرمایه گذاران "لبه" نسبت به سایر سرمایه گذاران در یافتن سهام با ارزش معقول هستند.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.