تجزیه و تحلیل اساسی

  • 2022-08-21

Avatrade تلاش می کند تا با راهنمایی آموزشی برای کمک به شما در درک بهتر تجارت و بازارها ، اطمینان حاصل کند که همه معامله گران ما به خوبی مجهز به اعتماد به نفس هستند. بیایید نگاهی عمیق تر به تجزیه و تحلیل اساسی بیندازیم:

تجزیه و تحلیل اساسی چیست؟

هنگام انجام تجزیه و تحلیل اساسی ، یک معامله گر وضعیت کلی اقتصاد را مطالعه می کند و عمدتاً بر عناصر مرتبط با تجارت وی متمرکز است. این تحقیق بر روی رویدادهای مالی از جمله مواردی که از راه دور مرتبط هستند اما هنوز می تواند بر تجارت تأثیر بگذارد ، متمرکز است. رویدادهای سیاسی ، اجتماعی و عمومی همه می توانند تأثیر بسزایی در بازارها داشته باشند.

درک تحلیل اساسی

هدف اصلی هر تجزیه و تحلیل اساسی تعیین اینکه آیا یک دارایی نسبتاً ارزشمند است یا خیر. اگر بر اساس تجزیه و تحلیل اساسی نسبتاً ارزشمند نباشد ، معامله گر می تواند با خرید یا فروش و انتظار برای بازگشت دارایی به ارزش منصفانه ، سود خود را بدست آورد. تجزیه و تحلیل اساسی به طور معمول یک رویکرد از بالا به پایین است ، یعنی از تصویر بزرگ شروع می شود و برای تعیین ارزش مناسب هر دارایی به سمت عوامل جزئی کار می کند.

این بدان معناست که تحلیلگران اساسی با بررسی سلامت کلی اقتصاد آغاز می شوند. آنها سپس ملاحظات خود را در مورد وضعیت صنعت یا بخش محدود می کنند و سرانجام توجه خود را به سلامت یک سهام فردی یا دارایی دیگر تغییر می دهند.

هر تجزیه و تحلیل اساسی با استفاده از داده های در دسترس عموم انجام می شود. این می تواند گزارش های مالی شرکت برای سهام یا اوراق قرضه یا گزارش های آب و هوا و کاشت برای کالاهای کشاورزی باشد. هر دارایی مجموعه خاصی از داده های خاص خود را دارد که هنگام انجام تجزیه و تحلیل اساسی باید در نظر گرفته شود.

در مورد سهام ، تحلیلگر می خواهد به درآمد شرکت و همچنین درآمد و رشد هر یک نگاه کند. آنها همچنین به حاشیه های فروش و سود ، روندهای موجود در صنعت و در داخل شرکت و پیش بینی های مدیریت نگاه می کنند. همه این اطلاعات در صورتهای مالی منتشر شده توسط شرکت در دسترس عموم است.

یک سرمایه گذار همچنین می تواند با استفاده از تجزیه و تحلیل اساسی ، اوراق قرضه را ارزیابی کند. در این حالت آنها با نگاهی به سلامت اقتصاد کلی ، نرخ بهره فعلی و حرکات بالقوه نرخ بهره در آینده شروع می شوند. آنها سپس تجزیه و تحلیل خود را به صادرکننده اوراق بهادار فردی ، قدرت تجارت و هرگونه تغییر احتمالی در رتبه بندی اعتبار آن محدود می کنند.

در حالی که تجزیه و تحلیل اساسی بیشتر به دلیل استفاده از سهام شناخته شده است ، می توان از آن برای ارزیابی هر دارایی استفاده کرد. هر زمان که به اقتصاد گسترده نگاه می کنید ، و نقاط داده و اطلاعات در دسترس عموم است ، در حال انجام یک تحلیل اساسی هستید.

تجزیه و تحلیل اساسی در مقابل تجزیه و تحلیل فنی

هنگامی که به دنیای تجزیه و تحلیل بازار عمیق تر می شود ، فنی در مقابل تجزیه و تحلیل اساسی در طرف های متضاد طیف است. در جایی که تجزیه و تحلیل اساسی انجام شود ، دارایی ها و بدهی ها ، درآمد و هزینه ها با ارزش ترین ، ارزیابی و مشخصه هستند. از طرف دیگر ، در یک تحلیل فنی هیچ ارتباطی با بازی اعداد و همه چیز با تاریخ و چگونگی تکرار تاریخ خود ندارد. با نگاهی به فعالیت های گذشته بازار که شامل قیمت و حجم است.

تصمیم گیری در مورد تجزیه و تحلیل برای دنبال کردن واقعاً مربوط به معامله گر است ، سالهاست که بحث و گفتگو بوده است و به عنوان یک معامله گر تحصیل کرده باید بهترین استراتژی را پیدا کنید که برای شما و تکنیک های معاملاتی شما بهتر باشد.

تجزیه و تحلیل کمی و تحلیل کیفی

هنگام استفاده از اصطلاح تجزیه و تحلیل اساسی ، یک مشکل کوچک وجود دارد و این مشکل این است که برای برخی از آنها بسیار گسترده است. به این دلیل است که می تواند هر چیزی را که مربوط به سلامت اقتصادی یک شرکت یا دارایی دیگر باشد ، پوشش دهد. هنگام جستجوی یک تحلیل اساسی سهام ، همه چیز را از فروش واقعی و سود شرکت گرفته تا قدرت تیم برند و مدیریت خود پوشش می دهد. این اطلاعات زیادی است که باید در نظر بگیرید.

در نتیجه ، تحلیلگران تجزیه و تحلیل اساسی را به دو دسته کاهش داده اند. اینها تجزیه و تحلیل اساسی کمی و تجزیه و تحلیل اساسی کیفی هستند. تجزیه و تحلیل اساسی کمی مربوط به داده هایی است که به صورت عددی و مقادیر عینی نشان داده شده است. تجزیه و تحلیل کیفی مربوط به مواردی است که ذهنی تر هستند و قادر به اندازه گیری نیستند.

به بیان ساده تر ، تجزیه و تحلیل کمی تعداد سختی در پشت کار است. این متغیرهای قابل اندازه گیری مانند درآمد و سود است. به این ترتیب رایج ترین منبع اطلاعات برای تجزیه و تحلیل کمی ، صورتهای مالی منتشر شده توسط هر شرکت است.

تجزیه و تحلیل کیفی با مواردی که به وضوح قابل اندازه گیری نیست مانند تیم مدیریت ، قدرت برند و فناوری اختصاصی یا حق ثبت اختراعات که توسط شرکت برگزار می شود ، از جمله موارد دیگر است.

هیچ چیز برتر در مورد یک روش تجزیه و تحلیل اساسی نسبت به دیگری وجود ندارد و بسیاری از تحلیلگران هر دو را با هم در نظر می گیرند.

چرا تجزیه و تحلیل اساسی انجام می شود؟

این نوع تجزیه و تحلیل برای معامله گران است که مایل به عمیق تر در دنیای مالی هستند. کمی بیشتر از آنکه برخی از معامله گران مایل باشند و قادر به سرمایه گذاری هستند ، طول می کشد ، اما اگر به درستی انجام شود باید نتایج مثبتی داشته باشد. آنچه در پشت هر نوع تحلیل قرار دارد ، آرزوی جلوگیری از شگفتی هایی است که ممکن است پول معامله گر را به خطر اندازد. بنابراین هرچه تحقیق و تجزیه و تحلیل عمیق تر باشد ، احتمال تعجب کم می شود. برخی از بازرگانان برتر جهان ، که به طور مرتب در لیست های برتر غنی ظاهر می شوند ، از تجزیه و تحلیل اساسی استفاده می کنند. این یک مسیر خوب برای دنبال کردن است.

ما باید تأکید کنیم که حتی هنگام انجام یک تحلیل اساسی کامل ، هیچ تضمینی برای موفقیت تجارت وجود ندارد. ماهیت تجارت هر ابزاری رابطه آن با عوامل خارجی است که می تواند بر آن تأثیر بگذارد ، و این واقعیت است که بازار می تواند در عرض چند دقیقه به طرز چشمگیری تغییر کند ، گمانه زنی های ما را بچرخاند و سرنوشت معاملات ما را تغییر دهد.

آغاز تجزیه و تحلیل اساسی

تصور می شود که تجزیه و تحلیل اساسی سازمان یافته با بنیامین گراهام ، که پدر تجزیه و تحلیل بنیادی نیز نامیده می شود ، آغاز شده است. علاوه بر اینکه پدر تحلیل اساسی در نظر گرفته می شود ، وی همچنین یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین افراد در تاریخ تجزیه و تحلیل بازارهای مالی است.

محققان به آغاز جنبش تحلیل اساسی پس از افسردگی بزرگ نگاه می کنند ، هنگامی که کتاب به نام "تجزیه و تحلیل امنیتی" توسط اساتید دانشکده بازرگانی آن زمان کلمبیا ، بنیامین گراهام و دیوید داد منتشر شد. در این کتاب ، این دو استاد به سرمایه گذاران آینده نگر به دور از ماهیت سوداگرانه بازارهای مالی هشدار دادند و در عوض آنها را ترغیب کردند تا تمرکز خود را بر ارزش ذاتی دارایی ها قرار دهند.

با گذشت زمان ذکر شده است که کاملترین و دقیق ترین پاسخ به سوال "تجزیه و تحلیل اساسی چیست" در این کتاب گنجانده شده است.

در این کتاب نویسندگان اظهار داشتند که بهترین راه برای تعیین ارزش واقعی دارایی از طریق یک تحلیل اساسی و جامع است. این دو همچنین نشان می دهند که این نوع تجزیه و تحلیل همچنین می تواند در پیش بینی روندهای کوتاه مدت در قیمت دارایی استفاده شود. جالب است بدانید که در حالی که سرمایه گذاران امروز احساس می کنند که تجزیه و تحلیل اساسی نسبت به پیش بینی بلند مدت تعصب دارد ، در کتاب گراهام و دود هیچ تأکید بر پیش بینی قیمت بلند مدت یا تلاش برای استفاده از روش آنها برای تعیین آینده دقیق نیستقیمت دارایی

این کتاب شامل فصولی است که به جزئیات زیادی برای توصیف اصطلاحات و اصول حسابداری مختلف می‌پردازد و بیش از 300 صفحه دارد که روش‌هایی برای تجزیه و تحلیل کامل و دقیق صورت‌های مالی ارائه می‌دهد. اینها شامل بررسی ترازنامه و صورت سود و زیان شرکت است.

در زمینه تجزیه و تحلیل بازار مالی، کتاب‌های کمی وجود دارند که از اهمیت بیشتری برخوردار باشند یا توسط نویسندگان آینده بیشتر مورد استناد قرار گرفته باشند. و پس از نزدیک به 90 سال، ایده هایی که گراهام و داد در کتاب مطرح کردند، به همان اندازه دقیق و مهم هستند که در روز اول انتشار کتاب بودند.

چگونه تحلیل بنیادی انجام دهیم؟

هنگامی که تصمیم به تحلیل بنیادی به عنوان مسیر اقدام خود گرفتید، توصیه می کنیم با ابزاری که می خواهید معامله کنید آشنا شوید. همه رویدادهای مکرری که می توانند بر ساز شما تأثیر بگذارند باید در نظر گرفته شوند. شما باید منابع مناسب برای دریافت اخبار روزانه را بیابید و با عضویت در خبرنامه آنها و ورود منظم به آنها مطمئن شوید.

یکی از ابزارهای اصلی تحلیل بنیادی، پیروی دقیق از تقویم اقتصادی است. برای یک معامله گر بسیار مهم است که خود را با رویدادهای مالی آتی که شامل بازیگران تأثیرگذار در عرصه مالی می شود، مانند خزانه ها، بانک ها و غیره آشنا کند. فرد باید یاد بگیرد که کدام رویدادها مربوط به بازار معاملاتی او هستند و سپس تشخیص دهد که چگونه برای آن رویدادها آماده شود.

اهمیت تحلیل بنیادی چیست؟

نمونه ای که اهمیت تحلیل بنیادی را نشان می دهد را می توان با گزارش ماهانه بیکاران ایالات متحده، به نام حقوق و دستمزد غیر کشاورزی (NFP) یافت. NFP معمولاً بر نرخ دلار تأثیر می گذارد که ممکن است منجر به تغییر در ارزش سایر ابزارها مانند تجارت طلا، تجارت نفت خام و موارد دیگر شود. قبل از اینکه NFP توسط اداره آمار کار اعلام شود، معامله گران در مورد محتوای اعلامیه گمانه زنی می کنند و بر اساس آن معاملات خود را محاسبه می کنند. به این می گویند تحلیل بنیادی.

شاخص های رایج اقتصادی مورد استفاده

  • نرخ بیکاری
  • نرخ بهره
  • پروانه های ساختمانی جدید
  • نرخ بودجه دولتی
  • تغییرات در تولید ناخالص داخلی (GDP)
  • درآمد / دستمزد
  • شاخص قیمت مصرف کننده (تورم)
  • قدرت ارز
  • سود شرکتی

نقدهای تحلیل بنیادی تحلیل بنیادی بدون مخالفان نیست. کسانی که به تحلیل تکنیکال پایبند هستند اغلب ادعا می کنند که اصول اساسی یک دارایی لزوماً قیمت را پیش بینی نمی کند. این به این دلیل است که تحلیلگران فنی بر این باورند که بازار همه چیز را تخفیف می دهد و هر خبری در مورد یک شرکت یا دارایی قبلاً قیمت گذاری شده است. این بدان معنی است که حرکت قیمت واقعی دارایی بسیار پیش بینی کننده تر از هر داده یا خبری است که در حال حاضر در دسترس عموم است.

گروه دیگری که با تحلیل بنیادی مخالفند، معتقدان به فرضیه بازار کارآمد هستند. در واقع، این گروه هم با تحلیل تکنیکال و هم با تحلیل بنیادی مخالف هستند. بر اساس فرضیه بازار کارآمد، برای هر فردی غیرممکن است که از هر نوع تحلیلی برای شکست دادن بازده بازار استفاده کند. آنها ادعا می کنند که بازار همیشه به طور کارآمد دارایی ها را قیمت گذاری می کند به طوری که هر فرصتی که برای ایجاد سود ایجاد می شود بلافاصله با تغییرات قیمت ایجاد شده توسط بسیاری از فعالان بازار جبران می شود. با توجه به این فرضیه بازار کارآمد ادعا می کند که برای هیچ فردی غیرممکن است که در بلندمدت از بازار پیشی بگیرد.

نکات تحلیل بنیادی

برای شروع به کارگیری تحلیل فاندامنتال، هر معامله گر باید تعدادی منابع آموزنده بیابد که به او دانشی را ارائه می دهد که به تحلیل بنیادی کمک می کند و در نتیجه به معاملات او کمک می کند و بهبود می بخشد. ما از شما دعوت می کنیم که وبلاگ ما را بررسی کنید، وبلاگی که به صورت روزانه با داده های مهم مربوط به همه ابزارها به روز می شود.

سوالات متداول تحلیل بنیادی

بسیاری از سرمایه گذاران دوست دارند هنگام ارزیابی یک سهام یا دارایی دیگر به ارقام سخت مانند درآمد یا اعداد تولید تکیه کنند. تجزیه و تحلیل بنیادی می تواند به این معامله گران اعداد سختی را بدهد که آنها برای مقایسه و قضاوت در مورد قیمت آتی دارایی مورد مطالعه نیاز دارند. بنابراین، تحلیل بنیادی مهم است زیرا داده های عینی و عینی را در اختیار ما قرار می دهد تا با آنها کار کنیم. با استفاده از تجزیه و تحلیل بنیادی، ارزش ذاتی یک شرکت یا یک نوع دارایی را می توان به طور منصفانه ارزیابی کرد و اجازه می دهد تا تصمیمات تجاری بهتری اتخاذ شود.

رویکرد از بالا به پایین به تجزیه و تحلیل اساسی با در نظر گرفتن سلامت اقتصاد کلی آغاز می شود. این به عوامل کلان اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی ، نرخ بهره و سطح تورم برای تعیین جهت کلی اقتصاد در آن نگاه می کند. سپس به سمت بخش ها و صنایع موجود در اقتصاد که بهترین عملکرد را دارند ، حرکت می کند و بهترین تجارت را ارائه می دهدفرصت ها. از طرف دیگر ، یک معامله گر می تواند از رویکرد از پایین به بالا برای تجزیه و تحلیل اساسی استفاده کند ، که با نگاه به سهام یا دارایی های فردی شروع می شود و به بخش وسیع تر و سپس به اقتصاد کلی کار می کند. تجزیه و تحلیل پایین به بالا بیشتر روی عوامل خرد اقتصادی متمرکز است که می تواند در بازارها تأثیر بگذارد.

هدف از تجزیه و تحلیل اساسی تعیین یک ارزش منصفانه برای دارایی یا سهام فردی است تا ببینیم آیا بیش از حد ارزش گذاری شده یا کم ارزش است و آیا باید خریداری شود یا فروخته شود. هدف از تجزیه و تحلیل فنی ارزیابی عملکرد قیمت ، به دنبال الگوهای تاریخی است که می تواند به پیش بینی حرکات قیمت آینده کمک کند. این دو روش از فرضیه و روشهای کاملاً متفاوت استفاده می کنند و یکی ذاتاً بهتر از دیگری نیست. در واقع ، بسیاری از معامله گران موفق از ترکیبی از تجزیه و تحلیل اساسی و تجزیه و تحلیل فنی در استراتژی های معاملاتی خود استفاده می کنند.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.