آقای Krebber ، آیا RWE یکی از شرکت هایی است که در میان وضعیت تنش در بازارهای برق و گاز از این بحران سود می برد؟
قطعا نه. ما مدیریت بحران قابل توجهی برای مقابله با آن داریم ، زیرا مجبور شدیم به دلیل از دست دادن تجارت روسیه بیش از یک میلیارد یورو بنویسیم.
در عین حال ، شما مبلغ عظیمی به دست آورده اید.
البته ما در برخی از بخش های تجاری درآمد بیشتری کسب کرده ایم تا در زمان های عادی. نیاز بیشتر به محصولات ما وجود دارد - زیرا بسیاری از نیروگاه های هسته ای در فرانسه دیگر دیگر برق تولید نمی کنند. این نشانه های کمبود قیمت را بالا می برد. در عین حال ، ما همه تلاش خود را انجام می دهیم تا بحران تحت کنترل قرار بگیریم.
به نظر می رسد که RWE یک انسان دوست بود.
ما انرژی زیادی را در مواردی سرمایه گذاری کرده ایم که واقعاً هیچ ارتباطی با تجارت اصلی ما ندارند.
مثلا؟
ساخت پایانه های LNG شناور یک نمونه است و دیگری در حال امضای قراردادهای جدید برای تأمین گاز است.
نکته آخر این است که امسال درآمد بیشتری نسبت به میانگین کسب خواهید کرد.
این درست استما میلیاردها دلار در انرژی های تجدید پذیر سرمایه گذاری کرده ایم و اکنون این پروژه ها شروع به بازده می کنند. و ما کل مبلغی را که علاوه بر این در انتقال انرژی کسب می کنیم سرمایه گذاری خواهیم کرد. ما صریحاً اظهار داشته ایم که هیچ بازپرداخت سهم و افزایش خارق العاده ای از سود سهام ما وجود نخواهد داشت.
دولت فدرال از شما می خواهد که برای تأمین مالی ترمز قیمت برق ، مبلغ بادگیر را بپردازید. این چقدر بار است؟
این مهم است که مالیات بادگیر تأثیر منفی بر عملکرد بازار برق ندارد. مدلی که قرار است اکنون اجرا شود ، این موضوع را در نظر می گیرد. همچنین ، از دیدگاه ما ، بسیار مهم است که سرمایه گذاران اعتماد به نفس در آلمان را به عنوان یک مکان تجاری از دست ندهند. این امر در صورت وجود مالیات برآورده شده بود. این دیگر روی میز نیست. کدام خوب است. علاوه بر این ، مهم است که یک تاریخ پایان قطعی برای مالیات بادگیر تعیین شده باشد. این باید یک اقدام فوق العاده و محدود باشد.
آیا در حال حاضر محاسبه ای خشن از میزان هزینه بادآورده برای شما هزینه کرده اید؟
ما در کشورهای اتحادیه اروپا و انگلیس در معرض مقررات بسیار متفاوتی هستیم. به محض نهایی شدن قوانین ، ما قادر خواهیم بود ارقام دقیق را محاسبه کنیم. اما ما در حال حاضر با بار قابل توجهی حساب می کنیم.
پول حاصل از مالیات Windfall برای تأمین مالی ترمز قیمت برق استفاده می شود. چگونه می توانید این ترمزهای قیمت را برای برق و گاز ارزیابی کنید؟
من معتقدم که ایده این سازها منطقی است. آنها آنچه را که در کوتاه مدت امکان پذیر است با توزیع معقول امداد مالی ترکیب می کنند. در عین حال ، هنوز هم انگیزه ای برای صرفه جویی در برق و گاز وجود خواهد داشت ، زیرا کلاه قیمت فقط برای سهمیه اساسی مصرف اعمال می شود.
آیا مردم از آن آگاه هستند؟آیا بسیاری از مردم فکر نمی کنند که دولت از آن مراقبت خواهد کرد ، و آنها نیازی به تلاش زیادی برای پس انداز ندارند؟
تصور من این است که افزایش قیمت انرژی موضوع بحث های زیادی در بین مردم است. این مردم را جمع می کند. بسیاری از مردم با دقت به این فکر می کنند که چه کاری می توانند برای صرفه جویی در انرژی انجام دهند. با این حال، آنها نباید تحت هیچ توهمی باشند. برای اکثر مصرف کنندگان، قیمت ها به طور قابل توجهی افزایش می یابد. ترمزهای قیمت فقط تضمین می کند که هزینه به حداکثر نمی رسد و تأثیر آن را کاهش می دهد. اما، البته، زمانی که این صورتحساب بیاید، به شدت به برخی از مصرف کنندگان ضربه می زند.
آیا نگران مشتریان صنعتی خود هستید؟
بسیاری از این مشتریان تحت تأثیر شرایط و محدودیت های قوانین اتحادیه اروپا در مورد کمک های دولتی قرار دارند. اینکه این شرکت ها تا چه حد تحت پوشش ترمز قیمت قرار خواهند گرفت، هنوز کاملاً نامشخص است. در برخی موارد، آنها ممکن است مجبور به بازپرداخت یارانه ها شوند، اگر در نگاهی به گذشته، سود آنها کمتر از آنچه در زمان درخواست تصور می شد کاهش یافته باشد. در مجموع این شرایط برای این شرکت ها سخت است. فقدان قابلیت اطمینان وجود دارد. شرکت ها نمی توانند با اطمینان برنامه ریزی کنند.
آیا فکر می کنید خطر صنعتی زدایی وجود دارد؟
شرکتهای بزرگ و پرمصرف انرژی وجود دارند که ما نیازی به نگرانی در مورد آنها نداریم، زیرا آنها قبلاً در سطح بینالمللی متنوع هستند. آنها می توانند تولید خود را در مکان های خارج از آلمان یا اروپا افزایش دهند و در اینجا کاهش دهند. به این ترتیب آنها می توانند تعادل برقرار کنند. برای بسیاری از شرکت های متوسط در بخش صنعتی، وضعیت کاملاً متفاوت است، زیرا آنها هیچ جایگزین ممکنی ندارند.
برای جلوگیری از افزایش قیمت ها در میان مدت، ظرفیت تولید باید به میزان قابل توجهی افزایش یابد. RWE می خواهد چه کمکی به این امر کند؟
تا سال 2030، ما می خواهیم 15 میلیارد یورو در کسب و کار اصلی سبز خود در آلمان سرمایه گذاری کنیم، و خوشحالیم که حتی بیشتر. از یک طرف پروژه های بادی دریایی ما وجود دارد که قبلاً برای آنها قرارداد بسته ایم. ما در مورد حداقل 660 مگاوات در خوشه دریای شمال آلمان صحبت می کنیم که به طور مشترک با شرکای تجاری کانادایی خود در حال توسعه آن هستیم. علاوه بر این، حقوق ورودی برای دو پروژه وجود دارد که ما هنوز باید از آنها استفاده کنیم. این 900 مگاوات دیگر خواهد بود و البته در مناقصه های آتی شرکت خواهیم کرد. ما می خواهیم شاهد شتاب قابل توجهی در سرمایه گذاری خود در بخش های خشکی و فتوولتائیک باشیم. برای دستیابی به آن، ما تیم های توسعه خود را به طور قابل توجهی گسترش داده ایم. هدف ما در اینجا نیز ساخت و ساز اضافی در محدوده گیگاوات است. برنامه سرمایه گذاری ما در آلمان با پروژه های باتری و ساخت برنامه ریزی شده نیروگاه های گازی سازگار با هیدروژن تکمیل خواهد شد.
به نظر شما، اهداف توسعه دولت فدرال برای انرژی های تجدیدپذیر چقدر واقع بینانه است؟
اهداف به طور معقولی تعریف شده است. اهداف حفاظت از آب و هوا برای بخش برق به یک مسیر مشخص اشاره دارد. بنابراین، شما می توانید دقیقاً تعیین کنید که در آن ساخت و ساز جدید لازم است.
اما آیا این اهداف واقعاً قابل دستیابی هستند؟
بررسی چگونگی پیشرفت کارها هر شش یا دوازده ماه مهم است. اگر مسیر با مسیر هدف هماهنگ نباشد، دوره باید تنظیم شود.
همچنین این سوال وجود دارد که آیا واقعاً میتوان بزرگترین انبساط نیروی باد را که تا به حال اندازهگیری شده است در یک سال دو برابر کرد و آن را به استاندارد سالانه جدید ارتقا داد.
اهداف بسیار بلندپروازانه هستند. اما فکر نمیکنم حدس زدن در مورد اینکه آیا میتوانیم به آن برسیم یا نه، فایدهای ندارد. ما باید کاملاً روی پیشرفت سریع با توسعه تمرکز کنیم. با این حال، یک چیز مرا نگران می کند: مطمئن نیستم که آیا ظرفیت های کافی در میان تامین کنندگان ما وجود خواهد داشت، به ویژه با توجه به گسترش نیروی بادی فراساحلی. که از توربین ها شروع می شود و به ظرفیت های مخازن نصب ختم می شود. هیچ یک از اینها به طور ناگهانی در کوتاه مدت مقیاس پذیر نیست. اگر همه چیز را پیش ببریم، اکنون زمان کافی برای ایجاد ظرفیت های لازم وجود دارد تا بتوانیم در پایان دهه به اهداف ساخت و ساز بسیار بالاتر دست پیدا کنیم.
چقدر به انرژی بادی فراساحلی در آینده اهمیت می دهید؟
نیروی بادی فراساحلی به ستون فقرات تولید برق تبدیل خواهد شد. این همان جایی است که مقادیر زیاد برق با قیمت های پایین از آنجا حاصل می شود، که صنعت به فوریت به آن نیاز دارد تا در مسیر تحول به سمت بی طرفی آب و هوا پیشرفت اساسی داشته باشد. اما وقتی این قیمت های پایین تولید برق به دست مشتریان می رسد، مقررات باید مناسب باشد. در حال حاضر در آلمان اینطور نیست.
چرا اینطور است؟
مناقصه ها به گونه ای طراحی شده اند که به مناقصه ای که بیشترین پول را به دولت پرداخت کند، قرارداد منعقد می شود.
به نظر رقابت می رسد. چه چیزی در مقابل آن دارید؟
که قیمت برق را بالا می برد. هزینههای پروژهها سر به فلک میکشد، بنابراین قیمت برق باید از همین روال پیروی کند. این یک مانع برای انتقال انرژی و یک بار برای صنعت است. این نمی تواند چیزی باشد که سیاستمداران می خواهند.
شما چه پیشنهادی دارید؟
در طراحی این حراجی ها باید تجدید نظر شود. آنها باید در خدمت اهداف تسهیل قابل اطمینان توسعه فراساحلی، اجازه دادن به قیمت ارزانتر برق برای رسیدن به مصرفکنندگان و صنعت، و حمایت از ایجاد شغل در بخش صنعتی در اروپا باشند.
دولت فدرال تصمیمات متعددی را اتخاذ کرده است که هدف آن تسریع روند تصویب انرژی های تجدیدپذیر است. آیا معتقدید که این کار موثر خواهد بود؟
تصمیمات در مسیر درستی پیش می رود. باید دید آیا این کافی خواهد بود یا خیر. با این حال، مثال پایانه های LNG شناور به ما نشان می دهد که ممکن است همه چیز با سرعت بیشتری اتفاق بیفتد.
در پایان روز، سرعت یک مرجع تایید کننده واحد تعیین کننده است. آیا می توان این رویه های اداری را به طور اساسی تغییر داد؟
مقامات تصویب کننده باید فوراً به منابع بیشتری مجهز شوند. آنها اغلب تا حد خود کشیده می شوند و این برای سرعت مضر است.
انرژی های تجدیدپذیر به تنهایی کافی نیستند. برای یک سیستم کارآمد، نیروگاه های گازسوز به عنوان پشتیبان ضروری هستند. شما تمایل خود را برای ساخت نیروگاه های گازی جدید با ظرفیت سه گیگاوات اعلام کرده اید.
بله، اما قبل از اینکه این اتفاق بیفتد باید منتظر باشیم تا شرایط عملکرد آنها توسط دولت مشخص شود. در طراحی بازار کنونی، که در آن فقط تولید برق با دستمزد دریافت میشود، بهرهبرداری از این نیروگاهها قابل دوام نیست زیرا به دلیل افزایش پیوسته سهم انرژیهای تجدیدپذیر، تنها چند ساعت به کار خود پایان میدهند. با این حال، کارکرد واقعی این نیروگاه ها در دسترس بودن ظرفیت ها در صورت کمبود است.
به عبارت دیگر، شما به پول دولت نیاز دارید، درست است؟
دو امکان وجود دارد. اول ، کمک های مالی سرمایه گذاری وجود دارد ، مانند اعتبارات مالیاتی سرمایه گذاری که ایالات متحده از آن استفاده می کند. در این حالت ، می توان از مناقصه ها استفاده کرد تا مشخص شود کدام شرکت مایل به ساخت چنین نیروگاه هایی با کمترین قیمت است. از طرف دیگر ، ما یک بازار ظرفیت برای سازه های جدید را معرفی می کنیم ، به این معنی که حق بیمه سالانه وجود دارد. سپس ، اپراتورهای بالقوه برای آن رقابت می کنند ، و داوطلب که مایل به کار با کمترین قیمت کارخانه است ، قرارداد را برنده می شود.
ظرفیت های پشتیبان که در اینجا صحبت می کنیم خیلی زود مورد نیاز است. چه زمانی می توانید تحویل دهید؟
هنگامی که چارچوب مناسب وجود دارد ، می توانیم بلافاصله شروع کنیم. ما در حال حاضر در مرحله بسیار پیشرفته ای در تحولات پروژه خود هستیم. ما می دانیم که کدام سایت ها واجد شرایط هستند و ما با تولید کنندگان توربین بحث های گسترده ای را انجام داده ایم تا ارزیابی کنیم که انتقال کامل از گاز طبیعی به هیدروژن چگونه می تواند موفق شود. بنابراین ، ما آماده شروع هستیم و اکنون منتظر یک چارچوب قانونی هستیم که بتوانیم با آن کار کنیم.
چقدر سریع می توانست همه اتفاق بیفتد؟
اگر چارچوب قانونی سال آینده آماده باشد ، می تواند در سال بعد خواستار مناقصه شود. در هر صورت ، شروع خیلی زود مهم است ، زیرا با اتمام و سفارش گیاهان ، ما به پایان دهه 2020 خواهیم رسید.
آیا این ارزشمندتر نیست که RWE به جای مبارزه با مقررات بی پایان در آلمان و بقیه اروپا ، پول را به ایالات متحده تغییر دهد؟
قطعاً ارزشمند است. با قانون کاهش تورم (IRA) ، ایالات متحده شرایط بسیار جذاب برای سرمایه گذاری در حفاظت از آب و هوا ایجاد کرده است. ما از این فرصت استفاده خواهیم کرد. اما در عین حال ، ما هنوز برنامه های گسترش خود را در اینجا در آلمان و اروپا داریم. سرمایه گذاری های ما در ایالات متحده مکمل است.
چه چیزی IRA را بسیار جذاب می کند؟
ثبات طولانی مدت و عمل گرایی که با آنها در آنجا کار می کنند.
و در اروپا؟
اروپا می تواند خیلی سریعتر باشد. مسئله هیدروژن را در نظر بگیرید: بروکسل اصرار دارد که هیدروژن سبز فقط با برق از نیروگاه های تجدید پذیر اضافی قابل تولید باشد. چرا؟انتشار کربن توسط سیستم تجارت اروپا تجویز می شود و در نتیجه تولید هیدروژن نمی تواند افزایش یابد. این آیین نامه مضاعف ، که از یک تن CO جلوگیری نمی کند2، به طور کامل تشدید فوریت مورد نیاز اقتصاد هیدروژن را خفه می کند. اکنون اروپا از نظر توسعه این فناوری های آینده و جذابیت آن به عنوان یک مکان ، عقب مانده است. ما در چهارراه ایستاده ایم.
آلمان هنوز باید چندین سال به گاز طبیعی اعتماد کند. آیا شما اذیت شده اید که شرکتی از ایالات متحده ، از همه مکان ، تهیه اولین LNG از قطر برای ترمینال LNG در Brunsbüttel است که RWE سهم دارد؟
اصلا. من از آن راضی بودم. حدود یک سوم ظرفیت ترمینال Landside در Brunsbüttel مال ماست و یک سوم دیگر متعلق به Conoco Phillips است. ما در حال حاضر برای سهم خود با شرکای تجاری آمریکایی خود قرارداد داریم. خوب است که Conoco از ظرفیت استفاده برای سهم خود اطمینان حاصل کرده است. در نتیجه ، اکثر ظرفیت های ثابت ترمینال به طور کامل مورد استفاده قرار می گیرند.
چه زمانی اولین قرارداد LNG خود را با قطر امضا می کنید؟
ما با چندین تولید کننده LNG صحبت می کنیم. هدف ما ایجاد نمونه کارها از تأمین کنندگان است. این شامل شرکای آمریکایی ما و شرکای ما در خاورمیانه ، مانند قطر ، ابوظبی و عمان و همچنین شرکای استرالیا و آفریقا است. ما با چندین مهمانی صحبت می کنیم. قطر یکی از گزینه های بسیاری از پیمانکاران بالقوه است.
آیا این واقعیت نیست که صندوق دولت قطر به بزرگترین سهامدار شما تبدیل می شود تا با قطری ها مذاکره کند؟
یک چیز هیچ ارتباطی با دیگری ندارد. ما از یک طرف در مورد یک سرمایه گذار سرمایه صحبت می کنیم و از طرف دیگر یک تأمین کننده انرژی. این دو مسئله کاملاً جداگانه است.
به هر حال چقدر دیگر به گاز احتیاج داریم؟
نکته جالب در مورد گاز طبیعی این است که برخلاف سایر سوخت ها مانند زغال سنگ یا روغن ، می توانید از زیرساخت های آن به عنوان پلی به سیستم هیدروژن استفاده کنید. بنابراین ، سؤال این است که چقدر دیگر به گاز احتیاج خواهیم داشت ، بلکه چه مدت طول می کشد تا گاز طبیعی را با مولکول های سبز یا به عبارت دیگر با هیدروژن سبز جایگزین کنیم.
آیا خطری وجود ندارد که آلمان در حال ساختن زیرساخت های کاملاً نامتناسب LNG باشد؟
هزینه های این زیرساخت در رابطه با هزینه های کلی تأمین انرژی کاملاً ناچیز است. این امر عرضه گاز ما را متنوع می کند و به عنوان بیمه مقرون به صرفه در برابر تلاش برای باج خواهی عمل می کند. ما باید خیلی زودتر ساخت پایانه های LNG را شروع می کردیم.