کیمبرلی آمادئو با بیش از 20 سال تجربه در تجزیه و تحلیل اقتصادی و استراتژی تجارت ، متخصص اقتصاد و سرمایه گذاری در ایالات متحده و جهانی است. او رئیس وب سایت اقتصادی World Water Money Watch است. کیمبرلی به عنوان یک نویسنده برای تعادل ، بینشی در مورد وضعیت اقتصاد امروزی و همچنین وقایع گذشته که تأثیر ماندگار داشته است ، ارائه می دهد.
Erika Rasure ، بنیانگذار Crypto Goddess ، اولین جامعه یادگیری است که برای زنان برای یادگیری چگونگی سرمایه گذاری پول خود و خودشان در رمزنگاری ، blockchain و آینده دارایی و دارایی های دیجیتال است. او یک درمانگر مالی است و در سطح جهانی به عنوان یک متخصص و کارشناس و مربی موضوع رمزنگاری شده در سطح جهانی شناخته می شود.
تقاضا باعث رشد اقتصادی می شود. مشاغل می خواهند تقاضا را افزایش دهند تا بتوانند سود را بهبود بخشند. دولت ها و بانک های مرکزی تقاضا را برای پایان دادن به رکود اقتصادی افزایش می دهند. آنها آن را در مرحله گسترش چرخه تجارت برای مقابله با تورم کند می کنند. اگر خدمات پرداخت شده ای را ارائه می دهید ، سعی می کنید تقاضای آنها را افزایش دهید.
بنابراین چه چیزی باعث تقاضا می شود؟در دنیای واقعی ، تعداد بالقوه نامتناهی از عوامل بر تصمیم هر مصرف کننده برای خرید چیزی تأثیر می گذارد. با این حال ، در اقتصاد ، معادله برای برجسته کردن پنج عامل اصلی تقاضای فردی و ششم برای تقاضای کل ساده شده است.
5 تعیین کننده تقاضا
پنج تعیین کننده تقاضا عبارتند از:
- قیمت خوب یا خدمات
- درآمد خریداران
- قیمت کالاها یا خدمات مرتبط - چه مکمل و چه به همراه یک مورد خاص ، یا جایگزین های خریداری شده به جای یک محصول
- سلیقه ها یا ترجیحات مصرف کنندگان تقاضا را به همراه خواهد داشت
- انتظارات مصرف کننده در مورد اینکه آیا قیمت محصول در آینده افزایش می یابد یا کاهش می یابد
برای تقاضای کل ، تعداد خریداران موجود در بازار ششم تعیین کننده است.
معادله یا عملکرد تقاضا
این معادله رابطه بین تقاضا و پنج عامل تعیین کننده آن را بیان می کند:
QD = F (قیمت ، درآمد ، قیمت کالاهای مرتبط ، سلیقه ها ، انتظارات)
همانطور که مشاهده می کنید ، این یک معادله ساده مانند 2 + 2 = 4 نیست. ایجاد معادله ای که به طور دقیق مقدار دقیقی را که مصرف کنندگان از آن درخواست می کنند پیش بینی می کند ، ساده نیست.
در عوض ، این معادله رابطه بین تقاضا و عوامل اصلی آن را برجسته می کند. مقدار مورد نیاز (QD) تابعی از پنج عامل است - قیمت ، درآمد خریدار ، قیمت کالاهای مرتبط ، سلیقه مصرف کننده و هرگونه انتظارات مصرف کننده از عرضه و قیمت آینده. با تغییر این عوامل ، مقدار مورد نیاز نیز همینطور است.
چگونه هر تعیین کننده بر تقاضا تأثیر می گذارد
تأثیر هر عامل بر تقاضا بی نظیر است. به عنوان مثال ، هنگامی که درآمد خریدار افزایش می یابد ، می تواند تقاضا را نیز افزایش دهد. خریدار پول بیشتری دارد و به احتمال زیاد آن را خرج می کند. اما وقتی عوامل دیگر مانند قیمت کالاهای مرتبط افزایش می یابد ، به عنوان مثال ، می تواند کاهش یابد.
قبل از تجزیه تأثیر هر تعیین کننده ، لازم به ذکر است که این عوامل در خلاء تغییر نمی کنند. همه عوامل در تمام مدت در جریان هستند. برای درک اینکه چگونه یک تعیین کننده بر تقاضا تأثیر می گذارد ، ابتدا باید فرض کنید که همه عوامل تعیین کننده دیگر تغییر نمی کنند.
این اصل به عنوان ceteris paribus یا "همه چیزهای دیگر برابر است" نامیده می شود.
بنابراین ، ceteris paribus ، در اینجا نحوه تأثیر هر عنصر بر تقاضا آمده است.
قیمت
قانون تقاضا بیان می کند که با افزایش قیمت ها ، مقدار تقاضا کاهش می یابد. این همچنین بدان معنی است که وقتی قیمت ها کاهش می یابد ، تقاضا رشد می کند. اگر همه موارد دیگر برابر باشند ، مردم تصمیمات خرید خود را بر اساس قیمت پایه گذاری می کنند. مقدار دقیق خریداری شده برای هر سطح قیمت در برنامه تقاضا شرح داده شده است. سپس روی یک نمودار ترسیم شده است تا منحنی تقاضا را نشان دهد.
منحنی تقاضا فقط رابطه بین قیمت و کمیت را نشان می دهد. اگر یکی از عوامل تعیین کننده دیگر تغییر کند ، کل منحنی تقاضا تغییر می کند.
اگر مقدار درخواست شده به قیمت زیادی پاسخ دهد ، پس از آن به عنوان تقاضای الاستیک شناخته می شود. اگر تقاضا بدون توجه به قیمت تغییر نکند ، این تقاضای غیرقانونی است.
درآمد
با افزایش درآمد ، مقدار مورد نیاز نیز خواهد بود. وقتی درآمد کاهش می یابد ، تقاضا خواهد کرد. اما اگر درآمد شما دو برابر شود ، شما همیشه دو برابر یک کالای خاص یا خدمات خاص خریداری نخواهید کرد. فقط بسیاری از بستنی های بستنی وجود دارد که می خواهید خریداری کنید ، هر چقدر هم که ثروتمند باشید ، و این نمونه ای از "ابزار حاشیه ای" است.
ابزار حاشیه ای مفهومی است که هر واحد یک کالای خوب یا خدمات برای شما کمی کمتر مفید است. در بعضی مواقع ، شما دیگر آن را نمی خواهید ، و ابزار حاشیه ای به صفر می رسد.
اولین گلدان بستنی خوشمزه است. شما ممکن است دیگری داشته باشید. اما پس از آن ، ابزار حاشیه ای شروع به کاهش می کند تا جایی که شما دیگر نمی خواهید.
قیمت کالاها یا خدمات مرتبط
قیمت کالاها یا خدمات مکمل هزینه استفاده از محصولی را که شما خواسته اید افزایش می دهد ، بنابراین کمتر می خواهید. به عنوان مثال ، هنگامی که قیمت بنزین در سال 2008 به 4 دلار گالن افزایش یافت ، تقاضا برای کامیون های گازدار گاز و SUV کاهش یافت. گاز یک کالای مکمل برای این وسایل نقلیه است. هزینه رانندگی کامیون به همراه قیمت بنزین افزایش یافت.
واکنش متضاد هنگامی رخ می دهد که قیمت یک جایگزین افزایش یابد. وقتی این اتفاق بیفتد ، مردم بیشتر از کالاها یا خدمات و کمتر از جایگزین آن می خواهند. به همین دلیل اپل به طور مداوم با آیفون ها و iPod ها نوآوری می کند. به محض اینکه یک جایگزین مانند تلفن جدید اندرویدی با قیمت پایین تر ظاهر شود ، اپل با محصول بهتری ظاهر می شود. سپس اندروید دیگر جایگزین نیست.
سلیقه
هنگامی که خواسته ها ، احساسات یا ترجیحات عمومی به نفع یک محصول تغییر می کند ، مقدار مورد نیاز نیز چنین می شود. به همین ترتیب ، هنگامی که سلیقه ها در برابر آن پیش می روند ، این مقدار مورد نیاز را کاهش می دهد. تبلیغات برند سعی در افزایش تمایل به کالاهای مصرفی دارد.
انتظارات
وقتی مردم انتظار دارند که ارزش چیزی افزایش یابد ، آنها بیشتر از آن خواستار آن هستند. این به توضیح حباب دارایی مسکن در سال 2005 کمک می کند. قیمت مسکن افزایش یافت ، اما مردم همچنان خانه هایی را خریداری می کردند زیرا انتظار داشتند قیمت همچنان افزایش یابد. قیمت ها تا زمان ترکیدن حباب در سال 2007 افزایش یافت. قیمت خانه جدید از اوج 262. 200 دلار در مارس 2007 به 204. 200 دلار در اکتبر 2010 کاهش یافته است. با این حال ، مقدار مورد نیاز افزایش نیافته است - حتی با کاهش قیمت - و فروش از آن کاهش یافته استاوج 1. 2 میلیون در سال 2005 به 306،000 در سال 2011 کم است.
پس چرا با کاهش قیمت ، مقدار تقاضا افزایش نیافته است؟این تا حدودی به این دلیل است که اقتصاد گسترده تر رکود اقتصادی را تجربه می کرد. مردم انتظار داشتند که قیمت ها همچنان به سقوط خود ادامه دهند ، بنابراین آنها فوریت خرید خانه را احساس نمی کردند. میزان رکورد سلب مالکیت به دلیل بحران وام مسکن زیرپرداخت وارد بازار شد. تقاضا برای خانه ها افزایش نمی یابد تا زمانی که مردم انتظار داشتند که قیمت خانه آینده نیز باشد.
تعداد خریداران در بازار
تعداد مصرف کنندگان بر کل تقاضا یا "کل" تأثیر می گذارد. هرچه خریداران بیشتری وارد بازار می شوند ، تقاضا افزایش می یابد. این درست است حتی اگر قیمت ها تغییر نکنند ، و ایالات متحده این را در حباب مسکن 2005 مشاهده کرد. وام های کم هزینه و زیر بارداری تعداد افرادی را که می توانستند یک خانه داشته باشند ، افزایش می دهد. تعداد کل خریداران بازار گسترش یافت. این افزایش تقاضا برای مسکن است. هنگامی که قیمت مسکن شروع به سقوط کرد ، بسیاری متوجه شدند که نمی توانند وام های خود را تحمل کنند. در آن مرحله ، آنها سلب شدند. این باعث کاهش تعداد خریداران و کاهش تقاضا شد.
سوالات متداول (سؤالات متداول)
قانون تقاضا چیست؟
قانون اساسی تقاضا بیان می کند که با افزایش قیمت ها ، کاهش تقاضا و برعکس. با این حال ، هیچ تغییری در چهار عامل دیگر که تقاضا را تعیین می کنند فرض نمی کند.
چه عواملی بر کشش تقاضا تأثیر می گذارد؟
دو مورد از بزرگترین عواملی که بر میزان تقاضای الاستیک در رابطه با قیمت تأثیر می گذارد ، در دسترس بودن جایگزین ها است و اینکه آیا این مورد یک ضرورت است یا یک تجملات است. با گذشت زمان ، تقاضا همیشه نسبت به کوتاه مدت الاستیک خواهد بود ، زیرا در صورت بالا بودن قیمت ، زمان بیشتری برای یافتن جایگزین ها دارید.
این تعادل فقط از منابع با کیفیت بالا ، از جمله مطالعات بررسی شده توسط همسالان ، برای حمایت از حقایق موجود در مقاله های ما استفاده می کند. فرایند تحریریه ما را بخوانید تا در مورد چگونگی بررسی واقعیت و نگه داشتن محتوای خود دقیق ، قابل اعتماد و قابل اعتماد باشید.
دفتر سرشماری."فروش جدید مسکونی ، سری زمانی تاریخی ،" بارگیری "خانه های فروخته شده" XLS. از برگه "سالانه فروخته شده" استفاده کنید.