تصور کنید وحشت: یک مدیر اجرایی شرکت در یکی از اعضای خانواده اعتماد می کند و اطلاعات مربوط به حرفه خود را به اشتراک می گذارد (و بنابراین ، در مورد شرکت وی) و اعضای خانواده در اوراق بهادار این شرکت تجارت می کند. یا یک حرفه ای جوان یک خانه را با یک دوست به اشتراک می گذارد ، که آنچه را که حرفه ای روی آن کار می کند و تجارت می کند ، جمع می کند. تحقیقات تجارت خودی دولت به دنبال آن ، معامله گران متهم می شوند و زندگی تغییر می کند ، همه به دلیل نکته سهوا. و از آنجا که این موارد بر اساس شواهد و مدارک معتبر و ارزیابی اعتبار ساخته شده است ، همیشه این خطر وجود دارد که دولت بتواند این دیدگاه را داشته باشد که نکات ناخواسته نیست و می تواند با دوجمندی مدیر اجرایی یا جوان را شارژ کند و کابوس را بیشتر کند.
البته در حالت ایده آل ، همه می توانند به اعضای خانواده و دوستان اعتماد کنند تا تصمیمات خوبی بگیرند و به گونه ای عمل نکنند که بتواند خود و عزیزان را در معرض خطر قرار دهد. و در حالت ایده آل ، دولت فقط افرادی را که واقعاً قانون را نقض کرده اند ، متهم می کند. متأسفانه ، ایده آل همیشه واقعیت نیست ؛مگر در مواردی که اطلاعات حساس با دقت محافظت نشود ، خودی شرکت ها و ارائه دهندگان خدمات که توسط شرکت هایی که به آنها اطلاعات حساس شرکت ها داده می شود ، به تحقیقات دولت ریسک داده می شود که می تواند در زندگی شخصی و حرفه ای ویران شود. اقتصاد فعلی این وضعیت را تشکیل می دهد و باعث افزایش وسوسه پول آسان از طریق تجارت خودی می شود. برای کسانی که از نظر اقتصادی به سختی برخورد کرده اند و با دسترسی به اطلاعات غیر عمومی از طریق یک دوست یا یکی از اعضای خانواده ، ممکن است مقاومت در برابر آن به ویژه سخت شود. درک ریسک و قدم برداشتن برای محافظت در برابر آن ، می تواند دل درد-و بدتر از آن را به سمت پایین بیاندازد.
چگونه مسئولیت تعیین می شود
درک زمینه هایی که در آن افراد دارای مسئولیت ریسک اطلاعات غیر عمومی مادی برای افشای آن هستند ، مهم است. اگر سطح اثبات برای ایجاد گناه فراتر از تردید معقول باشد ، می توان هر پرونده اوج را تحت پیگرد قانونی قرار داد. کمیسیون اوراق بهادار و بورس با غلبه بر شواهد ، بار کمتری برای اثبات ادعاهای خود روبرو است. با توجه به بار سنگین اثبات مورد نیاز دادستان های کیفری و سایر جنایات اولویت دار که باید آنها را نیز به آنها بپردازند ، بیشتر پرونده های اوج توسط SEC آورده می شود. اگرچه برخی از متهمان دادخواست می كنند ، بسیاری از آنها نمی توانند هزینه پولی و عاطفی را برای انجام این كار انجام دهند ، و بیشتر مواردی كه توسط SEC مطرح شده اند با متهم حل و فصل می كنند ، نه اعتراف می كنند و نه ادعاهای SEC را رد می كنند.
قانون ، بند 20A قانون مبادله اوراق بهادار در سال 1934 ، مقرر می کند که یک تیپ به طور مشترک و جدی با Tippees خود (مستقیم و غیرمستقیم) برای دستاوردهای بد (یا ضررهای اجتناب شده) آن دسته از تیپی های بدست آمده به عنوان یک مسئولیت پذیر است. نتیجه نکته ، به علاوه علاقه. این Tipper همچنین ممکن است با مجازات پولی حداکثر سه برابر میزان آن دستاوردهای بد یا ضرر و زیان اجتناب شود ، اگرچه بیشتر موارد برای مجازات یک بار برابر با مبلغ توقیف حل می شوند. با توجه به یک افراط ، Tipper نیازی به چیزی در مورد معاملات خود ندارد و یا صدایی در مبلغ دلار مورد بحث ندارد-Tipper می تواند در قبال مبلغ دلار در هزاران ، میلیون ها یا حتی بیشتر برای سود معاملات یا ضرر و زیان قابل پرداخت باشد. که او هرگز دریافت نکرد ، به اشتراک نگذاشت ، یا حتی از آن خبر داشت.
عناصر بار اوج گیری قانونی نیستند. آنها در تفسیرهای پرونده ای از قانون مبادله بخش 10 (ب) و قانون 10B-5 در آن تکامل یافته اند. برای ادعای اوج ، دولت باید ثابت کند که Tipper دارای اطلاعات غیر عمومی است. اینکه وی وظیفه داشته باشد (به عنوان یک کارمند شرکت ، یا به عنوان وکیل ، حسابدار ، بانکدار یا سایر ارائه دهنده خدمات که توسط شرکت حفظ شده است) برای حفظ اطلاعات به عنوان محرمانه. که Tipper اطلاعات را به کسی که دیگران را برای تجارت معامله کرده یا به آن می پردازد ، ابلاغ کرد. و اینکه Tipper قصد داشت با دادن نوک شخصاً از آن بهره مند شود.
نکته اصلی ارزیابی مسئولیت اوج بالقوه اغلب بر عنصر "سود شخصی" متمرکز است. SEC و دادگاه های مختلف مفهوم یک مزیت شخصی را به طور گسترده تفسیر کرده اند. در نتیجه ، برای چنین ادعایی مهم ، سطح اثبات مورد نیاز در این آزمون "سود شخصی" به طرز تکان دهنده ای کم است. دیوان عالی ایالات متحده اظهار داشته است كه وقتی شخصی كه اطلاعات را در اختیار دارد ، آن را به یك Tippee منتقل می كند ، SEC می تواند قصد داشته باشد از طریق (1) دریافت سود مالی (به عنوان مثال ، سود حاصل از معاملات) ، (2) رسید دریافت كند. از سود "شهرت" ، یا (3) ارائه اطلاعات به عنوان "هدیه" به تیپی.
اگرچه برخی از موارد به اشتراک گذاشته شده است که آیا سود به اشتراک گذاشته شده است ، اما به طور کلی تصور نمی شود که چنین شرایطی بحث برانگیز باشد زیرا اشتراک سود معاملات می تواند مشخصه یک طرح تجاری نادرست باشد. بنابراین ، این راه های دوم و سوم است که بزرگترین مشکلات را برای کسانی که اطلاعات داخل آن دارند ، ایجاد می کند زیرا این راه ها کمتر از داشتن تعاریف دقیق یا معیارهای واضح مستعد هستند. تصمیمات شارژ می تواند به ارزیابی های ذهنی وکلای مشکوک دولت بپردازد. به عنوان مثال ، در Sec v. Stevens ، شماره 1: 91-cv-01869-CSH (S. D. N. Y. 19 مارس 1991) ، SEC هنگامی که یک مدیرعامل گفته می شود اطلاعات غیر عمومی مواد را ارائه می دهد ، در برابر یک Tipper تحت نظریه مزایای شهرت قرار گرفت. به یک تحلیلگر سرمایه گذاری با "امید" که تحلیلگر در آینده گزارش های مطلوبی درباره شرکت مدیرعامل صادر کند. تحت نظریه "هدیه" ، دیوان عالی کشور در Dirks v. Sec ، 463 ایالات متحده 646 (1983) ، استدلال كرد كه اطلاعاتی كه به یك دوست یا عضو خانواده منتقل می شود "شبیه" معاملات خودی توسط افسر یا مدیر وی با هدیه بعدی استاز درآمد حاصل از Tippee. با گسترش دکترین هدیه ، اقداماتی مانند مواردی که "برای تأثیرگذاری با [دوست] و حفظ یک تماس با شبکه مفید" در نظر گرفته شده است ، درج شده است. Sec v. Sargent ، 229 F. 3d 68 ، 77 (1 Cir. 2000). این مثالها نشان می دهد که آزمون منافع شخصی یک مفهوم قابل انعطاف است که در صورت معاملات به نظر می رسد به موقع ، خطرات ایجاد رابطه با نظارت دولت را به خطر می اندازد.
متأسفانه ، تعیین کانتورهای دقیق هدف از بهره مندی از پروون تحت تقویت شهرت یا اعطای نظریه هدیه بسیار دشوار است. دادگاه ها به ندرت فقدان هدیه ای را می یابند که در آن ادعا می شود ، اگرچه این اتفاق در حالی رخ داده است که دادگاه به این نتیجه رسید که یک قشر متهم قصد شنیدن اطلاعات را ندارد ، و هنگامی که هیچ مدرکی مبنی بر رابطه شخصی بین Tipper و وجود نداردتیپه
در بعضی موارد ، SEC ممکن است خودی یا ارائه دهنده خدمات شرکت را برای استفاده از آن شارژ نکند ، و در عوض ممکن است معامله گر را فقط در یک نظریه سوء استفاده دنبال کند ، به این معنی که معامله گر اطلاعات غیر عمومی مطالب را به روشی بدست آورد که به خودی یا خدمات نمی دهدارائه دهنده به هر دلیلی که باور کند شخص تجارت می کند. این ممکن است در صورتی رخ دهد که خودی یا ارائه دهنده خدمات به طور عمدی یا بی پروا اطلاعات را ارائه ندهد ، یا ممکن است در صورتی که خودی یا ارائه دهنده خدمات عمداً اطلاعات را برای یک هدف متفاوت ابلاغ کند و قصد نداشته باشد تجارت کند ، رخ دهد. تحت یک تئوری سوء استفاده ،
شخص در رابطه با "معامله اوراق بهادار" مرتکب کلاهبرداری می شود و از این طریق 10 پوند (ب) و قانون 10B-5 را نقض می کند ، هنگامی که او اطلاعات محرمانه را برای اهداف معاملاتی اوراق بهادار سوء استفاده می کند ، در نقض وظیفه ای که به منبع اطلاعات بدهکار است. وادوادوادبه جای پیش فرض مسئولیت در مورد رابطه وفاداری بین خودی شرکت و خریدار یا فروشنده سهام شرکت ، نظریه سوء استفاده مسئولیت مسئولیت در مورد فریب یک بازاریابی معتبر معتبر از کسانی که وی را به دسترسی به اطلاعات محرمانه واگذار کرده اند.
Sec v. Talbot ، 530 F. 3d 1085 ، 1091 (9th Cir. 2008) (به نقل از ایالات متحده در مقابل اوهگان ، 521 ایالات متحده 642 ، 652 (1997)). روابط نزدیک خانوادگی با آنها وظیفه منبع اطلاعات را به همراه دارد و بنابراین ممکن است مسئولیت تجارت خودی را به همراه داشته باشد. در حالی که یک اقدام SEC علیه یک معامله گر تحت نظریه سوء استفاده ممکن است خودی شرکت یا ارائه دهنده خدمات را از اقدامات قانونی علیه وی یا شخصاً نجات دهد ، با این وجود می تواند عواقب وثیقه قابل توجهی در زندگی خود داشته باشد. رابطه خودی یا ارائه دهنده خدمات با معامله گر ، در بسیاری موارد ، به طور جبران ناپذیری آسیب دیده خواهد بود و رابطه خودی یا ارائه دهنده خدمات با کارفرمای وی ، در بسیاری موارد ، به پایان می رسد.
چندین مورد اخیر خطرات مرتبط با معاملات دوستان و خانواده در مورد اطلاعات را مستقیماً یا غیرمستقیم از خودی شرکت می کند. این موارد به عنوان نمونه ای از خطرات مرتبط با نگه داشتن اطلاعات غیر عمومی مواد و همچنین درسهای مهم در مورد چگونگی بهتر جلوگیری از معاملات بر اساس چنین اطلاعاتی خدمت می کند.
ظاهراً افشای ناخواسته
اگرچه دسته پرونده های معاملاتی خودی دوستان و خانواده تا زمانی که خود پرونده های تجارت خودی را داشته باشند وجود داشته است ، دادخواستهای جدید به طور مداوم خطراتی را که نزدیکترین روابط خودی می تواند مطرح کند ، برجسته می کند. حقایق ادعا شده در دو مورد اخیر ، Sec v. Goetz ، شماره 3: 11-CV-01220-IEG-NLS (S. D. Cal. 3 ژوئن 2011) ، و Sec v. Haim ، شماره 3: 11-cv-02958-MLC-LHG (S. D. N. Y. 24 مه 2011) ، که بدون اینکه متهمان اعتراف کنند یا ادعاها را رد کنند ، حل و فصل شدند ، نمونه های اخیر هستند. در هایم ، متهم ، یکی از بستگان یک بانکدار سرمایه گذاری ، گفته می شود که هنگام مراجعه به خانه نیوجرسی بانکدار سرمایه گذاری ، در تماس های تلفنی استراق سمع کرده و اسناد را خوانده است. معاملات ادعایی آقای هایم در اوراق بهادار پنج شرکت که از آوریل 2006 تا مارس 2007 امتداد داشت ، و تسویه حساب SEC نیاز به کاهش 30126 دلار ، سود پیش داوری 7188 دلار و مجازات 30126 دلار داشت.
خویشاوند گوتز پدر وکیل جوان بود. طبق این شکایت ، در دسامبر 2008 ، وکیل جوان در دفتر لس آنجلس یک موسسه حقوقی بین المللی کار می کرد و او دو هفته را برای تعطیلات در خانه والدینش گذراند. وی در حین بازدید ، به کار خود در مورد معامله ادغام بین مشتری شرکت خود ، اپتیک پیشرفته پزشکی و آزمایشگاه های ابوت ، در ژانویه 2009 بسته شد.، گاهی اوقات وام گرفتن میز دفتر پدرش ، دین A. گوتز ، که همچنین وکیل بود. برخی از اسنادی که وی در آن کار کرده بود شامل برنامه های افشای اطلاعاتی بود که برخلاف بیشتر اسناد ادغام ، یکی از طرفین را با نام واقعی آن مشخص کرد. بی خبر از دخترش ، آقای گوتز اطلاعات کافی را از اسناد خود جمع کرد ، و احتمالاً از اعلامیه وی پس از کوتاه کردن بازدید وی مبنی بر اینکه "[با این حال به زودی ما می بندیم" ، برای تأیید هویت یکی از شرکت های ادغامو زمان معامله
گفته می شود آقای گوتز این اطلاعات را سوء استفاده کرده و سهام را در شرکت ادغام در اوایل بعد از ظهر روز خریداری کرده است که قرار بود ادغام با استفاده از یک حساب تجاری که تقریباً در یک سال از آن استفاده نکرده بود اعلام شود. هنگامی که آقای گوتز پس از اعلام ادغام سهام خود را فروخت ، سود وی 11418 دلار بود. اگرچه این مبلغ نسبتاً کمی در مقایسه با بسیاری از موارد دیگر بود که SEC در 3 ژوئن 2011 به ارمغان آورد ، SEC آقای گوتز را متهم کرد و اظهار داشت که وی با نقض وظیفه خانوادگی وفاداری و محرمانه بودن ، اطلاعات غیر عمومی دخترش را سوء استفاده کرده است. وادتسویه حساب آقای گوتز شامل از بین بردن سود وی ، علاقه به تعصب و یک پنالتی برابر با سود وی بود ، در مجموع 23،761. 65 دلار. شکایتی که فقط آقای گوتز نامگذاری شده است ، اما ما می توانیم مطمئن باشیم که دختر موظف است در تحقیقات SEC در رابطه با افشای شرکت شرکت کند.
به نظر می رسد افشای عمدی و محرمانه
داستانی مشابه در کانکتیکات پخش شد ، اگرچه در این حالت خودی گفته می شود که حقایق را برای اعضای خانواده فاش می کند ، که به نوبه خود با تجارت برای خود و با استفاده از دیگران که پس از آن نیز معامله می کردند ، اطلاعات را سوء استفاده می کردند. طبق حقایقی که در این پرونده فوریه 2010 ادعا شده است ، Sec v. Macdonald ، شماره 3: 10-cv-00151-CFD (D. Conn. 1 فوریه 2010) ، که بروس مک دونالد ، رابرت مارسکا و بروس بوللندر حل و فصل شدندبدون پذیرش یا انکار این اتهامات ، همسر آقای مک دونالد به عنوان دبیر شرکت و معاون رئیس جمهور منابع انسانی شرکت Memry ، یک شرکت تجهیزات پزشکی استخدام شد. در حالی که خانم مک دونالد در این ظرفیت مشغول خدمت بود ، Memry شروع به جستجوی خواستگاران برای خرید شرکت کرد و مذاکرات در طول سال 2007 و در نیمه اول سال 2008 تکامل یافت. از آنجا که خانم مک دونالد بخشی از مدیریت ارشد بود ، وی در چندین مرحله مهم قرار گرفت. از روند دقت کافی ، و او مرتباً همسر خود را در مورد پیشرفت فروش به روز می کرد. در سپتامبر 2006 ، این شرکت به کارمندان خود دستور داد که آنها از سهام شرکت بازرگانی برای یک دوره نامحدود تحت "خاموشی" قرار داشته باشند ، و Memry سال بعد را در 30 سپتامبر 2007 و 16 نوامبر 2007 بازگرداند. خانم مک دونالدچنین محدودیت های خاموشی را به همسرش منتقل کرد زیرا وی مسئولیت حساب های تجاری خانواده را بر عهده داشت.
SEC ادعا کرد که آقای مکدونالد بدون اینکه به همسرش بگوید، از حساب کسبوکار کوچکی که مالک آن بود و حساب یکی از دوستان دوران کودکیاش، آقای Bohlander، برای خرید سهام در تاریخهای متعددی در یک دوره چند ماهه از ژوئیه استفاده کرد. 13، 2007، یک روز پس از جلسه هیئت مدیره در مورد فرآیند استخدام یک بانک سرمایه گذاری، تا 4 آوریل 2008، بیش از یک ماه پس از شروع بررسی دقیق در محل. ممری طرح ادغام را تا 24 ژوئن 2008 اعلام نکرد. حتی با وجود اینکه آقای مک دونالد بیش از دو ماه قبل از اعلام ادغام، معاملات خود را متوقف کرد، اتهامات SEC بر روی چندین معامله آقای مک دونالد متمرکز بود که همزمان با مراحل مهم ادغام بود. فرآیند ادغامآقای مکدونالد همچنین به سه دوستش، هممتهم آقای مارسکا و دو نفر دیگر که در شکایت نامی برده نشدهاند، هشدار داده است. آقای مکدونالد به آقای مارسکا گفت که باید "سهام Memry را بخرد. شما نمی خواهید بدانید چرا."
همانطور که در گوتز، SEC یک تئوری اختلاس را دنبال کرد، و آقای مک دونالد و آقای مارسکا را در فوریه 2010 متهم به معاملات خودی کرد، اما خانم مک دونالد را به اتهام انعام متهم نکرد. باز هم سود نسبتاً ناچیز بود: حساب کسب و کار کوچک آقای مک دونالد 890 دلار، حساب آقای بوهلندر 25508 دلار، آقای مارسکا در مجموع 12335 دلار و دو تایپی دیگر مجموعاً 7307. 50 دلار سود کسب کردند.
اگرچه گفته میشود پنج نفر سود میبردند، اما فقط آقایان مکدونالد و مارسکا به نقض قانون متهم شدند. SEC آقای Bohlander را به عنوان متهم امدادی معرفی کرد و او را ملزم به پرداخت 25, 508 دلار و سود پیش داوری 1, 748 دلار کرد، اما او را متهم به تخلف نکرد، احتمالاً زیرا آقای مکدونالد دارای اختیارات تجاری بر حساب خود بود. نام دو معاملهگر دیگر ذکر نشد و آقای مکدونالد موظف شد که سود آنها را خودش به همراه سودهای موجود در حساب تجاریاش از بین ببرد. جریمه آقای مکدونالد شامل معاملات خودش، از جمله معاملات روی حساب آقای بوهلندر میشد، اما او به خاطر سود معاملهگران ناشناس جریمه نشد. آقای مارسکا از سود، سود و یک بار جریمه خود کاسته است.
در نمونه جدیدتر دیگری مبنی بر معامله یکی از همسران بر روی اطلاعات داخلی که از طرف دیگر به دست آمده است، SEC اخیراً ویلیام ماروویتز، شوهر کریستی هفنر، مدیر عامل سابق شرکت Playboy Enterprises، Inc. را متهم به تجارت داخلی در پرونده SEC v کرد. ماروویتز، شماره 1:11-CV-05259-JWD (N. D. Ill. 3 Aug. 2011). طبق گزارش کمیسیون بورس و اوراق بهادار، آقای ماروویتز بر اساس اطلاعات غیرعمومی مادی که از همسرش دریافت کرده بود، علیرغم ابراز نگرانی خود در مورد معامله با سهام پلی بوی و با وجود هشدارهای وکیل عمومی پلی بوی مبنی بر عدم معامله با سهام پلی بوی، معاملات متعددی را بین سال های 2004 و 2009 انجام داد. بدون مشورت با اوبه عنوان مثال، در سال 2009، آقای ماروویتز پس از اطلاع از علاقه شرکت Iconix Brand Group، Inc. به خرید Playboy قبل از گزارش عمومی، سهام خرید و قبل از اعلام عمومی مبنی بر اینکه Iconix مذاکرات ادغام را متوقف می کند، سهام را فروخت. آقای ماروویتز همچنین پیش از انتشار دو سود منفی و یک عرضه عمومی سهام در سال 2004 معامله کرده است. آقای ماروویتز بدون اعتراف یا انکار اتهامات، این اتهامات را حل و فصل کرد و موافقت کرد که سود و زیان 100952 دلاری را از بین ببرد. مجموع انزجار، سود پیش داوری و جریمه های مدنی آقای ماروویتز بالغ بر 168352 دلار بود. بنابراین، به نظر می رسد که شرایط تسویه حساب آقای ماروویتز مستلزم جریمه مدنی تقریباً نیمی از سود به دست آمده و جلوگیری از زیان او بود. توافق همچنان باید توسط دادگاه تایید شود.
اگرچه هیچ یک از همسران شخصاً مورد اتهام قرار نگرفتند، خانم مک دونالد و خانم هفنر باید از نزدیک در تحقیقات مربوط به رفتار شوهرانشان شرکت داشته باشند، و چنین تحقیقاتی حداقل از نظر احساسی و مالی تجربه ای خسته کننده است.
مسئولیت علی رغم عدم معامله توسط Tippee
این پرونده در سال 2011 شامل کیم آن دسکوویک و برایان اس هیگ بود که بدون اعتراف یا انکار اتهامات کمیسیون SEC، اتهامات خود را حل و فصل کردند. طبق شکایت SEC علیه Deskovick، شماره 2:11-CV-01522-JLL-CCC (D. N. J. 17 مارس 2011)، در اوایل سال 2006، خانم Deskovick به عنوان مدیر یک بانک منطقه ای در نیو خدمت می کرد. پیراهن ورزشی. در طول این مدت، خانم دسکویک فردی ناشناس را برای انجام خدمات در خانه اش استخدام کرد و این دو "روابط شخصی نزدیکی برقرار کردند."در اواسط سال 2006، بانک منطقه ای که خانم دسکویک به عنوان مدیر آن خدمت می کرد، تصمیم گرفت که با توجه به کاهش درآمد خود، باید به دنبال خریدار باشد. موقعیت خانم دسکویک در بانک نه تنها او را از قصد بانک برای یافتن خریدار آگاه کرد، بلکه به او امکان دسترسی به اطلاعات محرمانه در مورد پیشرفت معامله را نیز داد. در مارس 2011، SEC خانم Deskovick را به ارائه اطلاعات داخلی متهم کرد. ظاهراً، خانم دسکویک به فرد ناشناس در مورد فروش قریب الوقوع اطلاع داده و او را در جریان پیشروی معامله قرار داده است. ظاهراً این فرد ناشناس اطلاعات داخلی را به حسابدار خود، آقای هیگ، اطلاع داد و به آقای هیگ اطلاع داد که دوستش "کیم" به او از فروش خبر داده است.
شکایت SEC اظهار داشت که خانم دسکووییک با یک فرد نامشخص "در نزدیکی چندین رویداد کلیدی در معامله" تماس گرفت ، پس از آن فرد نامشخص به نام آقای هایگ که پس از آن سهام خریداری کرده بود ، تماس گرفت. به عنوان مثال ، SEC ادعا كرد كه خانم دسكوویك فرد نامشخص را صدا می كند در حالی كه او و آقای هایگ با همسران خود شام می خوردند و به او گفتند كه توافق نامه به اتمام رسیده است و اطلاعیه ای قریب الوقوع است ، اطلاعاتی مبنی بر اینكه فرد بی نام به آقای منتقل می شود. هایگروز بعد ، این مالکیت به صورت عمومی اعلام شد و آقای هایگ پس از فروش سهام خود 56،797 دلار سود کسب کرد.
اتهامات SEC علیه خانم دسکووییک به یک نظریه "هدیه" استراحت کرد و ادعا کرد که خانم دسکووییک آگاهی دارد که فرد ناشناس در دشواری مالی بوده است ، او بین مارس و ژوئیه 2006 به او کمک کرده بود و او هدایای همسرش را به او هدیه داد. این شکایت ادعا نمی کند که فرد ناشناس تاکنون به اطلاعات خانم دسکوویچ معامله کرده است ، اما SEC ظاهراً نتیجه گرفته است که ادعای خانم دسکووییک برای اعطای یک هدیه ، عنصر لازم برای پیگیری او را برای اوج دادن فراهم کرده است. ادعاهای SEC تا آنجا که مربوط به آقای هایگ بود کاملاً به زمان تماس های تلفنی در بین خانم دسکووییک ، فرد بی نام و آقای هایگ و همچنین زمان معاملات آقای هایگ استراحت می کرد. در حالی که به آقای هایگ دستور داده شد تا 68277 دلار از بین برود ، برابر با سود وی به علاوه سود فرد متوفی که آقای هایگ از آن استفاده کرده بود ، تعصب 18،007 دلار ، و یک مجازات مدنی 34. 138 دلار ، خانم Deskovick نیز رضایت داد ، بدون آنکه اعتراف کند. یا انکار این ادعاها ، به پرداخت مجازات مدنی 68277 دلار (مبلغی برابر با سود هایگ و سود فرد متوفی). خانم دسکووییک همچنین به مدت پنج سال از خدمت به عنوان افسر یا مدیر یک شرکت عمومی منع شد.
SEC در Deskovick به جای پیگیری یک نظریه سوء استفاده ، ادعا کرد که خود متهم با انتقال اطلاعات به فردی که در نهایت آقای هایگ را به خود اختصاص داده است ، وظیفه وفاداری خود را نقض کرده است. با این حال ، SEC هیچ چیزی را فراتر از شواهد و مدارک غیرقانونی مبنی بر اینکه خانم دسکوویچ قصد دارد منافع مالی را به دوستش ، که در نهایت تجارت در سهام نداشته باشد ، ادعا نکرده است. و بر خلاف گوتز یا مک دونالد ، خود خودی در نتیجه مکالمه هایی که با یک دوست داشته است ، عواقب مستقیم و قانونی متحمل شده است تا چیزی از عواقب شخصی و غیر قانونی که ممکن است متحمل شده باشد ، نگوید.
نتیجه
بنابراین چه چیزی از این موارد می توان آموخت؟تمایلات طبیعی بیشتر افراد باعث می شود که آنها تمایل به اعتقاد به بهترین افراد ، به ویژه کسانی که با آنها نزدیکترین هستند و بیشتر به آنها اعتماد دارند. از قضا ، از آنجا که نشان دادن یک رابطه نزدیک و شخصی ، غالباً برای نشان دادن هدف برای انتقال فواید کافی است ، دوستان و اعضای خانواده بیشترین خطر بالقوه را برای خودی شرکت ها و ارائه دهندگان خدمات که به اطلاعات محرمانه شرکت ها در آنها اعتماد دارند ، می دهند.
اگرچه البته عاقلانه است که از بحث و گفتگو در مورد تجارت شرکت های غیر دولتی با دوستان و خانواده خودداری کنید ، برخی از مواردی که در بالا مورد بحث قرار گرفت نشان می دهد که سکوت ممکن است همیشه کافی نباشد. اعضای خانواده و دوستان ممکن است با بحث و گفتگو درباره آنچه می تواند اتفاق بیفتد در صورت بروز این آبها از بین بروند ، اما افراد نامحسوس می توانند در صورت تعیین اطلاعات ، اطلاعات غیر عمومی را نادیده بگیرند. محیط مالی فعلی می تواند این خطر را افزایش دهد که افراد ، حتی به اعضای خانواده و دوستان اعتماد داشته باشند ، ممکن است در برابر وسوسه تلاش کنند تا بخش هایی از اطلاعات به اشتراک گذاشته شده با آنها را تجزیه و تحلیل کنند و با تجارت با آن از چنین اطلاعاتی استفاده کنند.
این زمان مناسبی برای یادآوری مدیران شرکت ها برای ارائه اطلاعات فقط به کسانی که باید آن را بدانند ، و تلاش برای محافظت از اطلاعاتی را که ممکن است در دسترس خانواده یا دوستانی باشد که می توانند وسوسه شوند ، تجدید می کنند. آنها همچنین ممکن است بخواهند از رمز عبور از رایانه های خانگی ، تبلت های محاسباتی شخصی ، تلفن ها و/یا پرونده های جداگانه که اطلاعات را ذخیره می کنند ، در نظر بگیرند و نسخه های سختی از اسناد را در محل کار یا قفل کردن کابینت در خانه نگه دارند. این موارد همچنین به عنوان یک یادآوری خوب برای مشاوره شرکت ها مبنی بر اینکه سیاست های تجارت خودی باید روشن و غالباً منتشر شود ، انجام می شود ، که اسناد محرمانه باید به این ترتیب مشخص شود و فقط برای کسانی که نیاز به دانستن اطلاعات دارند توزیع شود و هشدارهای روشن برای مردم صادر می شودهنگامی که آنها اطلاعات غیر عمومی را از کارفرمای خود دریافت می کنند. این داستان های هشدار دهنده نشان می دهد که حتی وقتی یک شرکت کننده شرکت معتقد است خطر خیانت اندک است ، هنوز هم اقدامات خوبی برای کاهش مواجهه انجام می شود.