آدام هیز ، دکتری ، CFA ، یک نویسنده مالی با 15+ سال تجربه وال استریت به عنوان یک معامله گر مشتقات است. علاوه بر تخصص گسترده تجارت مشتق ، آدم متخصص اقتصاد و امور مالی رفتاری است. آدم کارشناسی ارشد خود را در اقتصاد از مدرسه جدید تحقیقات اجتماعی و دکتری خود دریافت کرد. از دانشگاه ویسکانسین-مادیسون در جامعه شناسی. او یک منشور CFA و همچنین مجوزهای FINRA سری 7 ، 55 و 63 است. وی در حال حاضر تحقیق و تدریس جامعه شناسی اقتصادی و مطالعات اجتماعی امور مالی در دانشگاه عبری در اورشلیم است.
رابرت کلی مدیر عامل شرکت XTS Energy LLC است و بیش از سه دهه تجربه به عنوان یک مدیر اجرایی تجارت دارد. او استاد اقتصاد است و بیش از 4. 5 میلیارد دلار سرمایه سرمایه گذاری جمع آوری کرده است.
آماندا جکسون در زمینه امور مالی ، سرمایه گذاری و خدمات اجتماعی تخصص دارد. او یک کتابخانه ، رونویسی ، ویراستار ، ویراستار و حقایق است.
یک جمله قدیمی در وال استریت وجود دارد مبنی بر اینکه بازار فقط توسط دو احساسات هدایت می شود: ترس و حرص و آز. اگرچه این یک توضیح بیش از حد است ، اما اغلب می تواند درست زنگ بزند. با این حال ، تسلیم شدن در برابر این احساسات ، همچنین می تواند به اوراق بهادار سرمایه گذار ، ثبات بازار سهام و حتی اقتصاد در کل آسیب برساند. ادبیات علمی گسترده ای وجود دارد که به عنوان امور مالی رفتاری شناخته می شود ، که به موضوع درک روانشناسی بازار اختصاص دارد.
در زیر ، ما روی ترس و حرص و آز تمرکز می کنیم و توضیح می دهیم که وقتی این دو احساسات برای تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری پیش می روند ، چه اتفاقی می افتد.
غذای اصلی
- اجازه دادن به احساسات حاکم بر رفتار سرمایه گذاری اغلب منجر به تصمیم گیری غیر منطقی می شود که می تواند برای شما عزیز هزینه کند.
- معمولاً بهتر است در حال حاضر این روند را نادیده بگیرید-چه صعودی یا نزولی-و به یک برنامه بلند مدت بر اساس اصول صدا بپیوندید.
- همچنین درک این موضوع که شما چقدر حساس به ریسک هستید و در هنگام ترس و حرص و طمع بازار ، تخصیص دارایی خود را نیز بسیار مهم است.
تأثیر حرص
بیشتر مردم می خواهند در اسرع وقت ثروتمند شوند و Bull Markets ما را دعوت می کند تا آن را امتحان کنیم. رونق اینترنت اواخر دهه 1990 نمونه ای عالی است. در آن زمان ، به نظر می رسید که همه یک مشاور باید انجام شود ، سرمایه گذاری با "Dotcom" در پایان آن بود و سرمایه گذاران از این فرصت جهش کردند. انباشت سهام مرتبط با اینترنت ، که بسیاری از آنها به سختی استارتاپ ها ، به یک تب تب رسیدند. سرمایه گذاران بسیار حریص بودند و باعث می شوند قیمت های بیشتر خرید و پیشنهادات تا حد بیش از حد افزایش یابد. مانند بسیاری از حباب های دارایی دیگر در تاریخ ، سرانجام ترکید و قیمت سهام را از سال 2000 تا 2002 افسرده می کند.
همانطور که گوردون گکو ، سرمایه گذار داستانی مشهور در فیلم وال استریت گفت: "حرص و آز خوب است". با این حال ، این تفکر ثروتمند ، حفظ یک برنامه سرمایه گذاری با نظم و انضباط طولانی مدت ، به ویژه در میان آنچه که آلن گرینسپن ، رئیس فدرال رزرو معروف "غرق غیر منطقی" نامیده می شود ، دشوار می کند.
این موارد مانند این است که حفظ یک حتی یکدست و چسبیدن به اصول سرمایه گذاری ، مانند حفظ یک افق بلند مدت ، میانگین هزینه های دلار و نادیده گرفتن گله ، خواه گله در حال خرید یا فروش باشد ، بسیار مهم است.
درسی از "اوراکل اوماها"
نمونه ای از سرمایه گذاری روشن و بلندمدت وارن بافت است که تا حد زیادی حباب دات کام را نادیده گرفت و آخرین خنده را برای کسانی داشت که او را اشتباه می خواندند. بافت به رویکرد آزمایش شده خود که به عنوان سرمایه گذاری ارزشی معروف است، پایبند بود. این شامل خرید شرکتهایی است که به نظر میرسد بازار قیمتگذاری کمتری داشتهاند، که لزوماً به معنای نادیده گرفتن مدهای سوداگرانه است.
تأثیر ترس
همانطور که بازار می تواند غرق در طمع شود، می تواند تسلیم ترس نیز شود. زمانی که سهام برای مدت طولانی متحمل زیان های زیادی می شود، سرمایه گذاران در مجموع می توانند از زیان بیشتر بترسند، بنابراین شروع به فروش می کنند. این، البته، اثر خودشکوفایی برای اطمینان از کاهش بیشتر قیمت ها دارد. اقتصاددانان برای اتفاقاتی که هنگام خرید یا فروش سرمایهگذاران فقط به این دلیل که دیگران آن را انجام میدهند، اتفاق میافتد، یک نام دارند: رفتار گلهای.
همانطور که طمع بر بازار در دوران رونق حاکم است، ترس پس از رکود بر بازار حاکم است. برای جلوگیری از زیان، سرمایهگذاران به سرعت سهام میفروشند و داراییهای مطمئنتری مانند اوراق بهادار بازار پول، صندوقهای با ارزش پایدار، و صندوقهای حمایتشده اصلی - همگی اوراق بهادار کمریسک اما کمبازده میخرند.
دنبال کردن گله در مقابل سرمایه گذاری بر اساس اصول
این خروج انبوه از سهام نشان دهنده بی توجهی کامل به سرمایه گذاری بلندمدت بر اساس مبانی است. مسلماً، از دست دادن بخش بزرگی از سهام خود قرص سختی برای بلعیدن است، اما شما فقط با از دست دادن بازیابی اجتناب ناپذیر خسارت را تشدید می کنید. در بلندمدت، سرمایهگذاریهای کمریسک، هزینه فرصت ناشی از درآمدهای از دست رفته و رشد مرکب را به سرمایهگذاران تحمیل میکند که در نهایت زیانهای ناشی از رکود بازار را کاهش میدهد.
همانطور که کنار گذاشتن برنامه سرمایه گذاری خود برای آخرین مد سریع ثروتمند شدن می تواند سوراخ بزرگی در سبد سهام شما ایجاد کند، همچنین فرار از بازار همراه با بقیه گله که معمولاً دقیقاً در زمان نامناسبی از بازار خارج می شوند نیز می تواند. وقتی گله در حال فرار است، شما باید خرید کنید، مگر اینکه قبلاً کاملاً سرمایه گذاری کرده باشید. در این صورت، فقط محکم نگه دارید.
اهمیت سطح راحتی
تمام این صحبت ها از ترس و طمع به نوسانات ذاتی بازار سهام مربوط می شود. زمانی که سرمایه گذاران به دلیل زیان یا بی ثباتی بازار خود را خارج از مناطق آسایش خود می بینند، در برابر این احساسات آسیب پذیر می شوند که اغلب منجر به اشتباهات بسیار پرهزینه می شود.
از غرق شدن در احساسات غالب بازار در روز، که می تواند ناشی از ترس یا حرص غیر منطقی باشد، خودداری کنید و به اصول اساسی پایبند باشید. تخصیص دارایی مناسب را انتخاب کنید. اگر به شدت ریسک گریز هستید، احتمالاً بیشتر مستعد ترس هستید، بنابراین میزان قرار گرفتن شما در برابر سهام باید کمتر از افرادی باشد که تحمل ریسک بالایی دارند.
بافت زمانی گفت: "تا زمانی که نتوانید شاهد کاهش 50 درصدی سهام خود باشید بدون اینکه دچار وحشت شوید، نباید در بازار سهام باشید."
این به آن آسانی که به نظر می رسد نیست. مرز باریکی بین کنترل احساسات و لجبازی وجود دارد. همچنین به یاد داشته باشید که هر از چند گاهی استراتژی خود را مجددا ارزیابی کنید. انعطاف پذیر باشید – تا حدی – و هنگام تصمیم گیری برای تغییر برنامه اقدام خود منطقی بمانید.
سوالات متداول
چرا ترس و طمع برای روانشناسی بازار بسیار مهم است؟
بسیاری از سرمایه گذاران احساساتی و ارتجاعی هستند و ترس و طمع در این عرصه ضربه سنگینی می زند. به گفته برخی از محققان، طمع و ترس این قدرت را دارند که بر مغز ما تأثیر بگذارند به گونه ای که ما را وادار می کند عقل سلیم و خودکنترلی را کنار بگذاریم و در نتیجه تغییرات را تحریک کنیم. وقتی صحبت از انسان و پول می شود، ترس و طمع می توانند انگیزه های قدرتمندی باشند.
ترس و حرص و طمع چگونه بر بازارها تأثیر می گذارد؟
هنگامی که مردم از قدرت حرص و آز یا ترس که در یک بازار شایع می شود ، غلبه می کنند ، بیش از حد واکنش می تواند اتفاق بیفتد که قیمت ها را تحریف می کند. از طرف حرص و آز ، حباب دارایی می تواند فراتر از اصول باشد. از طرف ترس ، فروش ها می توانند طولانی شوند و قیمت های آن را به خوبی در زیر جایی که باید باشد ، کاهش دهند.
چگونه معامله گران می توانند از ترس و حرص و طمع در بازار استفاده کنند؟
ترس و حرص و طمع بیش از حد واکنش ایجاد می کند ، به این معنی که معامله گران زرنگ می توانند دارایی های بیش از حد خریداری کنند و کالاهای اضافی را بفروشند. اتخاذ یک استراتژی متضاد می تواند ایده خوبی باشد ، به موجب آن شما وقتی دیگران در حال وحشت هستند خریداری می کنید - در حالی که آنها "در حال فروش هستند" دارایی را جمع می کنند و وقتی سرخوشی منجر به حباب می شود ، می فروشید. با این حال ، در پایان روز ، این طبیعت انسانی است که بخشی از جمعیت باشد و بنابراین مقاومت در برابر اصرار برای انحراف از برنامه خود دشوار است.
چگونه می توان سطح ترس یا حرص و طمع موجود در بورس را اندازه گیری کرد؟
چندین شاخص احساسات در بازار وجود دارد که می توان به آنها نگاه کرد ، اما دو مورد به طور خاص احساسات ترس یا حرص و آز را مورد بازجویی قرار می دهند. به عنوان مثال ، شاخص VIX CBOE ، با نگاهی به تغییرات در نوسانات در S&P 500 ، سطح ضمنی ترس یا حرص و آز در بازار را اندازه گیری می کند.
شاخص Fear & Greed CNN Business Business یکی دیگر از ابزارهای خوب است که تغییرات روزانه ، هفتگی ، ماهانه و سالانه در ترس و حریص را اندازه گیری می کند. این به عنوان یک شاخص متضاد مورد استفاده قرار می گیرد که هفت عامل مختلف را بررسی می کند تا میزان ترس و حرص و طمع در بازار را نشان دهد و احساسات سرمایه گذار را در مقیاس 0 تا 100 به ثمر برساند.
خط پایین
شما تصمیم گیرنده نهایی برای نمونه کارها خود هستید و بنابراین مسئولیت هرگونه دستاورد یا ضرر در سرمایه گذاری های خود را بر عهده دارید. چسبیدن به تصمیمات سرمایه گذاری صحیح ضمن کنترل احساسات شما-خواه آنها مبتنی بر حرص و آز باشید و یا مبتنی بر ترس باشد-و کورکورانه پیروی از احساسات بازار برای سرمایه گذاری موفقیت آمیز و حفظ استراتژی بلند مدت شما بسیار مهم است.