پیتر سوان می نویسد ، تحقیقات جدید نه تنها نشان می دهد که چرا معامله گران زن کمتر از مردان خریداری و می فروشند ، بلکه ممکن است در آن بهتر باشند.
نظر: معامله گران زن می توانند به مراتب انتخابی تر باشند ، زیرا آنها قبل از انجام تجارت ، زمان بیشتری را برای ارزیابی می گذرانند و در طوفان های مالی رویکرد آرام تری دارند. تحقیقات قبلی نشان می دهد که زنان کمتر از مردان تجارت می کنند ، اما دلیل آن را نشان نمی دهد. تجزیه و تحلیل ما نشان می دهد که این تأخیر بیشتر بین معاملات به یک دلیل خوب وجود دارد.
من با محققان جوکیم وسترولم و وی لو همکاری کردم تا به هر تجارت تجاری که در 28 سهام اصلی فنلاند انجام می داد ، معمولاً به شدت توسط مردان معامله می کردند. ما فنلاند را انتخاب کردیم زیرا بهترین داده های شامل مکان جنسیت و معامله گر است. اگرچه جمعیت اندک است ، اما تقریباً یک میلیون معامله گر مشاهده کردیم. این معاملات طی یک دوره 17 ساله ، از سال 1995 تا 2011 انجام شد.
به طور معمول ، هنگام انجام تحقیقات مانند این ، ممکن است تجارت انجام شده توسط یک مرد را شناسایی کند. اگر قیمت در روز ، هفته یا ماه افزایش یابد ، ظاهراً این تجارت موفقیت آمیز است ، حتی اگر او دو سال بعد آن سهام را با نیمی از قیمتی که برای آن پرداخت کرده است ، فروخته باشد. از آنجا که طرف مقابل ، شخصی که او را سهام فروخته است ، ناشناخته است ، آنها می توانند مرد یا زن باشند. با استفاده از این نوع تحقیق ، غیرممکن است که بگوییم کدام جنس بهتر است.
اما در تحقیقات ما می توانیم هر یک از معامله گران را ردیابی کنیم و حتی مشخص کنیم که در کجا زندگی کرده اند یا به آنجا منتقل شده اند. این امر به این دلیل است که فنلاند هویت مادام العمر را به هر سرمایه گذار اختصاص می دهد: موسسه و خانواده (از طریق جنسیت در خانواده) ، به گونه ای که نمونه کارها هر فرد و هر تجارت در هر روز کاملاً مشخص می شود. ما می دانیم که معامله گران مرد طرف دیگر معاملاتی را که در حال مطالعه بودیم گرفتند.
دانستن زمان فروش
در حالت ایده آل ، معامله گران وقتی قیمت زیاد است ، حتی بهتر است که قیمت غیر قابل توجیه بالا باشد ، می فروشند و می فروشند. اما این فرصت ها هر روز بوجود نمی آیند و همه معامله گران مجهز به شناسایی آنها نیستند. به عنوان مثال ، در فنلاند ، زنان تا سال 1998 منتظر بودند تا نرخ فروش سهام نوکیا را به مردان افزایش دهند. در همین زمان ، نوکیا 10 ٪ یا حتی 100 ٪ قیمت افزایش نیافته بود ، اما به دلیل فشار سرمایه گذاران نهادی ایالات متحده ، 5000 ٪ (بله ، 50 بار).
به طور مشابه ، در سال 2007-08 ، هنگامی که نوکیا به دنبال فروپاشی در سال 2002 بار دیگر رونق گرفت ، میزان سرمایه گذاران زن دوباره به مردان فروخته شد. بدبینی آنها توجیه شد زیرا این رونق پیش از فروپاشی بحران مالی جهانی بود.
اگرچه فعالیت تجارت مردان به طور فزاینده ای بر فعالیت تجاری زنان در طی 17 سال که ما مطالعه کردیم حاکم بود ، اما معاملات زن موفق تر بود. بازرگانان زن نرخ بازده سالانه 43 ٪ را در دارایی نوکیا و 21. 4 ٪ در 28 سهام مدیریت کردند. در همین حال ، نرها ضررهای زیادی داشتن د-بازده منف ی-43 ٪ و-21. 4 ٪ در معاملات تکمیل شده خود.
چرا فرقی وجود دارد؟
مطالعه ما نشان می دهد که بازرگانان زن به مراتب "مخالف" نسبت به همتایان مرد خود هستند. آنها تمایل به خرید سهام به دنبال کاهش شدید قیمت و فروش به مردان به دنبال افزایش قابل توجه قیمت دارند. به نظر می رسد که زنان در کوتاه مدت پول خود را از دست می دهند (به عنوان مثال خرید به عنوان قیمت ها) ، اما به دنبال واژگونی شدید قیمت ، در طولانی مدت به دست می آورند. به دلیل توانایی ما در ردیابی معاملات در یک دوره طولانی ، بر اساس معاملات واقعی خرید و فروش ، می توانیم ببینیم که نتیجه گیری از کاهش قیمت های کوتاه مدت که زنان متحمل ضرر می شوند ، معتبر نیست. به طور متوسط ، زنان ارزان خریداری می کنند و عزیز را می فروشند ، نشان می دهد که آنها بسیار آگاه تر از مردان هستند.
این استراتژی تجاری خلاف ظاهر، اثر افزوده ای بر تثبیت بازارها دارد. در واقع، سود جمعی بسیار بزرگ 19 میلیارد یورویی که فنلاندیها از طریق تجارت با وجوه خارجی (عمدتاً ایالات متحده) در طول دوره مطالعه ما به دست آوردند، به دلیل رفتار بیثباتکننده موسسات خارجی است.
این مؤسسات خارجی برای فنلاندیهای باهوش و آگاه، چه خانوادهها و چه صندوقهای داخلی، انتخاب آسانی بودند، که نشان میدهد معاملهگران بهتر است در بازارهای داخلی سرمایهگذاری کنند که بهتر میفهمند و دارای مزیت اطلاعاتی هستند.
برای تأیید این موضوع، ما مردانی را که در منطقه هلسینکی بزرگ - در نزدیکی بسیاری از دفاتر مرکزی شرکت - قرار دارند، در مقابل مردان واقع در بقیه کشور قرار دادیم. ما به طور مشابه زنان را بر اساس موقعیت مکانی آنها در برابر سایر ماده ها قرار دادیم. این آزمایش نشان داد که مردم محلی تمایل به سود دارند. اما این در بین جنسیت ها صدق نمی کرد. تاجران زن واقع در هلسینکی بزرگ حتی از تجارت با مردان در همان منطقه سود می بردند، در حالی که زنان در بقیه کشور نیز از همتایان مرد خود سود می بردند.
یکی از ویژگیهای بارز تمام تحلیلهای ما این است که خانوادههای فنلاندی به شیوهای که در متون استاندارد مالی نشان داده شده است رفتار نمیکنند. وقتی آنها پول خود را سرمایه گذاری می کنند، با داشتن نمایندگی از "بازار" تنوع ایجاد نمی کنند. در واقع، به طور متوسط تعداد سهام در پرتفوی آنها تنها 3. 4 است. برخلاف تصور عمومی، خانوارها در مقایسه با سرمایه گذاران نهادی بسیار اندک معامله می کنند. پرتفوی های بسیار کوچک و متمرکز، مدیریت به مراتب بهتری را در زمان بندی معاملات تضمین می کند.
نتایج مطالعه ما نشان میدهد که زنان وقتی از پول خود استفاده میکنند تاجر بسیار بهتری نسبت به مردان دارند. این می تواند به این دلیل باشد که آنها در انتخاب تفاوت های ظریف در بازار بهتر از مردان هستند. علاوه بر این، سرخوشی ناشی از افزایش سریع قیمتها، آنطور که وال استریت تحت سلطه سرمایهگذاران مرد تهاجمی است، آنها را تحت تأثیر قرار نمیدهد.
تهاجم زنان به وال استریت نه تنها ممکن است بازارهای بسیار باثبات تری را شاهد باشد، بلکه احتمال وقوع بحران مالی بعدی جهانی را نیز به مراتب کمتر خواهد کرد.
پیتر سوان، استاد امور مالی، UNSW.
این مقاله در ابتدا در The Conversation منتشر شد. مقاله اصلی را بخوانید.