5. 1 عوامل خارجی

  • 2022-09-20

در مبحث 3 و 4 مفهوم بازار را معرفی کردیم. به ویژه، ما بازارهای کاملاً رقابتی را از نزدیک بررسی کردیم. ما مشاهده کردیم که چگونه تولیدکنندگان و مصرف کنندگان یک کالا برای رسیدن به تعادل با هم تعامل داشتند. ما همچنین نشان دادیم که هر سیاستی که معرفی شد (یعنی سهمیه، کنترل قیمت، مالیات و غیره) بازار را از تعادل حداکثری مازاد دور کرد و باعث کاهش وزن شد.

با این حال، فرض ما در سراسر این تحلیل این بود که هیچ شخص ثالثی تحت تأثیر تعامل تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان قرار نگرفت. اکنون می‌توانیم مفهوم خارجی‌ها را به مدل عرضه و تقاضا اضافه کنیم تا تأثیر تعاملات بازار بر عوامل خارجی را در نظر بگیریم. ما متوجه خواهیم شد که تعادلی که برای مصرف کنندگان و تولیدکنندگان کالا بهینه است ممکن است برای جامعه کمتر از حد مطلوب باشد. ما یاد خواهیم گرفت که نتیجه گیری همه مقررات، مقررات بد است، همیشه اینطور نیست - در بسیاری از موقعیت ها، ما می توانیم نتایج اجتماعی را با سیاست بهبود ببخشیم. قبل از اینکه به این نتیجه برسیم، اجازه دهید ابتدا این مفهوم خارجی را باز کنیم.

خارجی ها

تا این مرحله، ما بازارهای خصوصی را مدل سازی کرده ایم. بازارهای خصوصی فقط مصرف‌کنندگان، تولیدکنندگان و دولت را در نظر می‌گیرند – تأثیرات آن بر طرف‌های خارجی بی‌ربط است. بازار کاملاً رقابتی که ما مدل سازی کردیم، روشی کارآمد برای کنار هم قرار دادن خریداران و فروشندگان و تعیین اینکه چه کالاهایی تولید می‌شوند، چگونه تولید می‌شوند و چه کسی آنها را دریافت می‌کند، ارائه کرد. این اصل که مبادله داوطلبانه هم به نفع خریداران و هم برای فروشندگان است، یکی از اجزای سازنده اساسی طرز تفکر اقتصادی است. اما چه اتفاقی می‌افتد وقتی یک مبادله داوطلبانه بر شخص ثالثی تأثیر می‌گذارد که نه خریدار است و نه فروشنده؟ به عنوان مثال، مروج باشگاهی را در نظر بگیرید که می‌خواهد یک باشگاه شبانه درست در کنار ساختمان آپارتمان شما بسازد. شما و همسایه‌هایتان می‌توانید تا آخر شب موسیقی را در آپارتمان‌هایتان بشنوید. در این مورد، مالکان و شرکت کنندگان باشگاه ممکن است هر دو از مبادله داوطلبانه خود کاملا راضی باشند، اما شما هیچ صدایی در معامله بازار آنها ندارید. تأثیر یک مبادله بازار بر شخص ثالثی که خارج از بورس است یا «خارجی» است، برون‌گرایی نامیده می‌شود. از آنجایی که اثرات خارجی که در معاملات بازار رخ می‌دهد، بر طرف‌های دیگر فراتر از افراد درگیر تأثیر می‌گذارد، گاهی اوقات به آنها سرریز می‌گویند. عوامل خارجی می‌توانند منفی یا مثبت باشند. مثال باشگاهی که از بالا می‌آید، یک اثر خارجی منفی است. باشگاه هزینه ای را به شما تحمیل کرد، عاملی خارجی برای تعامل با بازار. یک اثر خارجی مثبت زمانی رخ می دهد که تعامل بازار دیگران برای شرکت کنندگان غیر بازار منفعت داشته باشد.

غنی سازی مدل ما

همانطور که قبلاً بحث شد، ما قبلاً بازارهای خصوصی را مدل‌سازی کرده‌ایم. بنابراین، اصطلاحی که ما در آن تحلیل استفاده کردیم در مورد بازارهای خصوصی کاربرد دارد. اصطلاحات مازاد مصرف‌کننده، مازاد تولیدکننده، مازاد بازار و تعادل بازار (توجه داشته باشید که در این فصل به‌عنوان تعادل بازار غیرقابل تنظیم نامیده می‌شود) معنای خود را از تحلیل بازارهای خصوصی به دست می‌آورند و باید در یک بحث تطبیق داده شوند. جایی که هزینه های خارجی یا منافع خارجی وجود دارد.

برای این تحلیل، از اصطلاحات زیر استفاده خواهد شد:

  • منحنی تقاضای موضوع سه ما معادل منحنی سود خصوصی حاشیه ای است.
  • منحنی عرضه موضوع سه ما معادل منحنی هزینه خصوصی نهایی است.

ما اکنون می‌خواهیم مدلی ایجاد کنیم که اثرات خارجی مثبت و منفی را در نظر بگیرد. برای این کار باید هزینه ها و منافع خارجی را در نظر بگیریم. هزینه ها و منافع خارجی زمانی رخ می دهد که تولید یا مصرف یک کالا یا خدمات هزینه / فایده ای را بر شخص ثالث تحمیل کند. وقتی هزینه ها و منافع خارجی را در نظر می گیریم، تعاریف زیر اعمال می شود:

  • وقتی مزایای خارجی را به مزایای خصوصی اضافه می کنیم، منحنی منفعت اجتماعی حاشیه ای ایجاد می کنیم. در حضور یک خارجی مثبت (با یک منفعت خارجی حاشیه ای ثابت)، این منحنی در تمام مقادیر بالاتر از منحنی تقاضا قرار دارد.
  • وقتی هزینه های خارجی را به هزینه های خصوصی اضافه می کنیم، منحنی هزینه اجتماعی حاشیه ای ایجاد می کنیم. در حضور یک اثر خارجی منفی (با هزینه خارجی حاشیه ای ثابت)، این منحنی در تمام مقادیر بالاتر از منحنی عرضه قرار دارد.

زمانی که ما بازارهای خصوصی را در نظر می گرفتیم، هدف ما به حداکثر رساندن مازاد بازار یا کل منافع خصوصی منهای کل هزینه های خصوصی بود. هدف جدید ما با در نظر گرفتن همه عوامل تأثیرگذار در جامعه، به حداکثر رساندن مازاد اجتماعی یا کل منافع اجتماعی منهای کل هزینه های اجتماعی است.

به یاد بیاورید که در این دوره، نمودارهای ما مقادیر "حاشیه ای" را منعکس می کنند. توجه داشته باشید که برخی از تعاریف شما را ملزم به استفاده از مقادیر "کل" می کند. به یاد داشته باشید که برای بدست آوردن یک "کل" از "حاشیه"، مساحت زیر حاشیه را تا مقدار مورد علاقه در نظر بگیرید. این کمیت اغلب حالت تعادل است.

یک جنبه خارجی منفی

بسیاری از کارهایی که ما انجام خواهیم داد با اثرات خارجی منفی است. همانطور که در بخش بعدی خواهیم دید، آلودگی به عنوان یک اثر خارجی منفی مدل‌سازی می‌شود. اقتصاددانان هزینه های اجتماعی تولید را با نمودار عرضه و تقاضا نشان می دهند. به عنوان مثال، شکل 5. 1a را در نظر بگیرید که یک خارجی منفی را نشان می دهد. توجه داشته باشید که هزینه های خارجی وجود دارد اما مزایای خارجی وجود ندارد. از نظر گرافیکی، این بدان معنی است که منحنی هزینه اجتماعی نهایی (MSC) بالاتر از منحنی هزینه خصوصی نهایی (MPC) با مقداری برابر با هزینه خارجی نهایی (MEC) و منفعت خصوصی نهایی (MPB) و منفعت اجتماعی نهایی (MSB) قرار دارد. معادل هستند.

بیایید این نمودار را تجزیه و تحلیل کنیم تا بفهمیم چگونه باید تفکر خود را از مبحث 3 و 4 به مبحث 5 تغییر دهیم.

topic-5-figure-1

شکل 5. 1a

بیایید ابتدا وانمود کنیم که چیزی در مورد عوامل خارجی نمی دانیم و MSC را نادیده می گیریم. تعادل بازار در این نمودار در تقاطع عرضه و تقاضا یا تقاطع MPC و MSB (که معادل MPB است) رخ می دهد. این در Q رخ می دهد1. اکنون می دانیم که کل منافع خصوصی در تعادل بازار برابر با a+b+c+e+f است و می دانیم که کل هزینه خصوصی در تعادل بازار برابر با c+f است.

مازاد بازار در Q1برابر است با (مزایای خصوصی - مجموع هزینه های خصوصی)، در این مورد a+b+e.[(a+b+c+e+f) – (c+f)].

حال، اجازه دهید برخی از مفاهیمی را که در این بخش آموخته‌ایم به تحلیل خود معرفی کنیم. برای بدست آوردن تصویر واقعی از مازاد، باید هزینه خارجی تولید را در نظر بگیریم. به یاد داشته باشید که مازاد اجتماعی تفاوت بین کل مزایای اجتماعی و کل هزینه اجتماعی است. مازاد اجتماعی گاهی اوقات به عنوان سود خالص کل نامیده می شود. از آنجایی که هیچ اثر خارجی مثبتی وجود ندارد، منفعت اجتماعی و منفعت خصوصی برابر هستند. بنابراین مانند قبل برابر با a+b+c+e+f است.

کل هزینه اجتماعی در تعادل بازار برابر با b+c+d+e+f است و شامل تمام مناطق زیر منحنی MSC ما تا مقدار ما می‌شود. توجه داشته باشید که این مقدار از کل هزینه خصوصی با b+e+d بیشتر است. این باید منطقی باشد زیرا ما در حال تحلیل یک اثر خارجی منفی هستیم که در آن، طبق تعریف، هزینه خصوصی برای تولیدکنندگان کمتر از هزینه اجتماعی اقدامات آنها است. تفاوت این دو مقدار برابر با هزینه های خارجی است.

مازاد اجتماعی در Q1برابر است با کل مزایای اجتماعی - کل هزینه های اجتماعی. در این مورد، a-d.[(a+b+c+e+f) – (b+c+d+e+f)].

در مبحث 3 و 4 دیدیم که کمیت تعادلی بازار مازاد بازار را به حداکثر رساند و هر گونه دور شدن از این مقدار باعث کاهش وزن شد. بیایید ببینیم که آیا این نتیجه گیری در هنگام معرفی عوامل خارجی وجود دارد یا خیر.

به یاد بیاورید که از دست دادن وزن مرده (DWL) در مازاد حداکثر - مازاد واقعی تعریف می شود. به تعبیر Layman، این جایی است که می‌خواهیم در یک دنیای کامل باشیم منهای جایی که اکنون هستیم. به نوعی، کمی سازی ناکارآمدی است.

دوباره نمودار ما از یک خارجی منفی را در نظر بگیرید. بیایید مقدار دلخواه را انتخاب کنیم که کمتر از Q باشد1(تعادل بهینه بازار ما). Q را در نظر بگیرید2.

topic-5-figure-1

شکل 5. 1b

اگر بخواهیم مازاد بازار را محاسبه کنیم، متوجه می‌شویم که مازاد بازار در Q کمتر است2نسبت به Q1توسط مثلث e.

مازاد بازار در Q2برابر با مساحت a+b است.[(a+b+c) – (ج)].

مازاد اجتماعی چطور؟کل سود اجتماعی در Q2برابر با a+b+c است. کل هزینه اجتماعی در Q2برابر b+c است.

مازاد اجتماعی در Q2برابر با مساحت a [(a+b+c) – (b+c)] است.

این نتیجه جالب است. با حرکت به سمت مقداری کمتر از تعادل مطلوب بازار، مازاد اجتماعی را افزایش دادیم. در مقایسه با Q1ما مازاد اجتماعی خود را برحسب مساحت d افزایش داده ایم. این به این معنی است که d یک کاهش وزن از قرار گرفتن در سطح بهینه تولید بازار بود. یعنی سطح تولید بهینه بازار برای جامعه ناکارآمد بود. با رها کردن بازار بدون تنظیم و اجازه دادن به تعامل تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان برای تعیین مقدار و قیمت، جامعه به‌عنوان یک کل بدتر از این می‌شود که مثلاً مقدار توسط سیاست محدود شده بود. این بدان معناست که فرصتی برای مداخله دولت برای بهبود وضعیت جامعه وجود دارد.

چرا این طور است؟خوب، در Q1, we see that our MSC is greater than our MSB. Using marginal analysis, we know that when MC >مگابایت، ما باید مقدار خود را کاهش دهیم تا مازاد را به حداکثر برسانیم.

چگونه می دانید که کدام کمیت مازاد را به حداکثر می رساند؟

  • هنگامی که به دنبال تعادل بازار می‌گردیم (گاهی اوقات تعادل بازار نامنظم نامیده می‌شود)، می‌خواهیم مقداری را انتخاب کنیم که در آن تقاضا = عرضه یا جایی که سود خصوصی نهایی = هزینه خصوصی نهایی است. از نظر نموداری، این اتفاق در جایی رخ می دهد که MPB MPC را قطع می کند. مقداری که این اتفاق می افتد همیشه مازاد بازار را به حداکثر می رساند.
  • هنگامی که به دنبال تعادل حداکثر کننده مازاد اجتماعی هستیم، می خواهیم مقداری را انتخاب کنیم که در آن سود اجتماعی حاشیه ای = هزینه اجتماعی حاشیه ای باشد. از نظر نموداری، این اتفاق در جایی رخ می دهد که MSB MSC را قطع می کند. مقداری که این اتفاق می افتد همیشه مازاد اجتماعی را به حداکثر می رساند.

بهبودهای پارتو و بهبود بالقوه پارتو

در این مرحله، ممکن است در مورد تحلیل ما سردرگمی وجود داشته باشد. بازار (یا نمایندگان خصوصی) در حرکت از Q وضعیت بدتری داشتند1به س2اما جامعه بهتر شد. چه طور ممکنه؟از چه معیارهایی برای قضاوت در مورد مناسب بودن اقدام ما برای محدود کردن کمیت استفاده می کنیم؟تعریف ما از کارایی را از موضوعات قبلی به یاد بیاورید. ما کارایی پارتو را به‌عنوان نتیجه‌ای تعریف کردیم که در آن هیچ‌کس نمی‌تواند بدون بدتر کردن وضعیت دیگران، وضعیت را بهتر کند. همانطور که مشخص است، برای درک کامل حرکت از یک تخصیص ناکارآمد به یک تخصیص کارآمد، به دو تعریف اضافی نیاز داریم.

اولین اصطلاحی که باید با آن آشنا شویم بهبود پارتو است. بهبود پارتو تغییری است که در آن فرد بدون بدتر کردن وضعیت کسی، وضعیت بهتری پیدا می‌کند. مثال زیر را در نظر بگیرید. شما فقط کره بادام زمینی و ساندویچ ژله دوست دارید، اما مادرتان یک ساندویچ PB & J و یک ساندویچ نوتلا برای شما بسته بندی کرده است. دوست شما ساندویچی در کیسه ناهار خود ندارد اما عاشق ساندویچ است. از آنجایی که شما برای ساندویچ های نوتلا ارزشی قائل نیستید، اگر ساندویچ نوتلا را به دوست خود بدهید، بدون اینکه وضعیت خود را بدتر کنید، آن ها را بهتر می کنید (به یاد داشته باشید، برای ساندویچ های نوتلا ارزشی قائل نیستید). این سناریو یک بهبود پارتو را توصیف می کند.

دومین اصطلاحی که باید معرفی کنیم، بهبود پارتو بالقوه است. تعریف بهبود پارتو بالقوه دارای سه بخش است:

  1. برخلاف بهبود پارتو، بهبود بالقوه پارتو ممکن است افرادی را داشته باشد که سود می‌برند و افرادی که ضرر می‌کنند.
  2. افرادی که از این تغییر منتفع می‌شوند به اندازه‌ای سود می‌برند که در تئوری می‌توان برخی از دستاوردهای آنها را برای جبران خسارت‌هایی که از دست می‌دهند در نظر گرفت، به گونه‌ای که ما دوباره سناریویی داریم که در آن افراد بدون بدتر کردن وضعیت کسی، وضعیت بهتری پیدا می‌کنند.
  3. غرامت فقط باید امکان پذیر باشد. برای اینکه تغییر یک بهبود بالقوه پارتو باشد، لازم نیست اتفاق بیفتد.

توجه داشته باشید که همه بهبودهای پارتو لزوماً بهبودهای بالقوه پارتو هستند، اما همه بهبودهای بالقوه پارتو لزوماً بهبودهای پارتو نیستند.

همچنین باید توجه داشت که اگر مازاد اجتماعی افزایش یابد، حداقل بهبود پارتو بالقوه رخ می دهد. بهبودهای پارتو تقریباً هرگز وجود ندارد و بنابراین مبنای تصمیم گیری در فرآیند سیاست گذاری را تشکیل نمی دهد. اغلب انتخاب‌هایی که انجام می‌دهیم مبتنی بر بهبودهای بالقوه پارتو هستند.

بیایید یک بهبود بالقوه پارتو را نشان دهیم و آن را با یک بهبود پارتو با تصویر زیر مقایسه کنیم.

topic-5-figure-2

سناریوی فوق را در نظر بگیرید که در آن مکس (شخص A) و کاترین (شخص B) با دو کوکی شروع به کار کنید. فرض کنید تغییر مانند ستون سمت چپ رخ می دهد. پس از تغییر ، مکس با دو کوکی باقی می ماند در حالی که کاترین کوکی را به دست می آورد (به رنگ قرمز نشان داده شده است). این یک پیشرفت پارتو است ، زیرا کاترین با کوکی اضافی بهتر است ، در حالی که مکس نه بهتر است و نه بدتر. حال فرض کنید تغییر مانند ستون سمت راست رخ می دهد. بعد از تغییر ، مکس کوکی را از دست می دهد در حالی که کاترین دو کوکی را به دست می آورد ، به رنگ قرمز و سبز نشان داده می شود. در این سناریو ، کاترین مزایا و مکس تأثیر منفی می گذارد ، دقیقاً همانطور که بخش اول تعریف ما از بهبود بالقوه پارتو نشان می دهد. حال ، برای تأیید اینکه این یک پیشرفت بالقوه پارتو است ، بیایید ببینیم که آیا می توانیم برخی از دستاوردها را از کاترین دور کنیم و آن را به مکس بدهیم تا اطمینان حاصل شود که او بدتر نیست. این امکان پذیر است. ما از لحاظ تئوری می توانستیم یک کوکی را از کاترین دور کنیم و آن را به مکس بدهیم. اگر این کار را می کردیم ، مکس بدتر نخواهد شد - او هنوز دو کوکی داشت - و کاترین هنوز هم بهتر از قبل از تغییر بود - او به جای دو نفر سه کوکی داشت. حال بیایید آنچه را که از این آموخته ایم ، بگیریم و آن را در مثال ما از بیرونی منفی اعمال کنیم.

پیشرفت های بالقوه پارتو در بیرونی ها

topic-5-figure-1

دوباره نمودار یک بیرونی منفی را در نظر بگیرید. شکل 5. 1c بیایید با تغییر از مقدار Q ، تغییر در بازار و مازاد اجتماعی را تغییر دهیم1به س2.

عوامل خصوصی

بیایید ابتدا شرکت کنندگان در بازار خصوصی را در نظر بگیریم. در حرکت از q1به س2، عوامل خصوصی هزینه های خود را با F کاهش می دهند (آنها کمتر تولید می کنند ، بنابراین هزینه ها باید کمتر باشند ؛ F منطقه ای در زیر منحنی هزینه خصوصی حاشیه بین Q است2و س1) بلکه سود آنها را با E+F کاهش می دهد (منطقه زیر منحنی سود خصوصی حاشیه بین دو مقدار مورد علاقه). با تعادل ، آنها بدتر از e هستند. وقتی از Q حرکت می کنند1به س2.

عوامل خارجی

در حرکت از q1به س2، هزینه خارجی تحمیل شده توسط D+E کاهش می یابد ، به این معنی که آنها با D+E بهتر هستند. به یاد داشته باشید وقتی به دنبال هزینه های خارجی هستیم ، ما به دنبال منحنی MSC اما بالاتر از منحنی MPC هستیم.

To determine whether this is a Potential Pareto Improvement, we need to find out whether the gains from the winners exceed the losses to others. In our example, the gain by external agents is indeed larger than the loss to private agents (d+e >ه). بنابراین ، از نظر تئوری ، ما می توانیم E را از عوامل خارجی بگیریم و آن را به عوامل خصوصی بدهیم و همانطور که در تعادل بازار قرار داشتند ، آنها را به همان اندازه هم خاموش کنیم. عوامل خارجی هنوز هم توسط d بهتر خواهند بود. بنابراین ، یک پیشرفت بالقوه پارتو تحقق یافته است.

این تنش را که در ابتدای این بخش به وجود آورده ایم برطرف می کند و توضیح می دهد که چگونه می توانیم با تغییر کمیت از تعادل بازار ، مازاد اجتماعی را افزایش دهیم.

بیرونی های مثبت

همانطور که قبلاً نیز اشاره کردیم ، بیرونی مثبت زمانی اتفاق می افتد که تعامل بازار دیگران فایده ای را برای شرکت کنندگان غیر بازار نشان دهد. تجزیه و تحلیل بیرونی مثبت تقریباً با خارجی بودن منفی یکسان است. تفاوت این است که به جای مقدار تعادل بازار بیش از حد ، بازار تعداد کمی از Q را تولید می کند. بیایید به یک مثال نگاه کنیم. نمودار زیر را از بازاری در نظر بگیرید که در آن بیرونی مثبت وجود دارد.

topic-5-figure-3

شکل 5. 1d

ابتدا توجه کنید که منحنی MPC همان منحنی MSC است زیرا هیچ هزینه خارجی وجود ندارد. دوم ، منحنی MSB بالاتر از منحنی MPB در همه مقادیر قرار دارد زیرا هر واحد از مصرف خصوصی باعث افزایش سود برای شرکت کنندگان غیر بازار می شود. منطقه بین MSB و MPB فواید خارجی است. به یاد داشته باشید که MPB + MEB = MSB.

بیایید به طور خلاصه این نمودار را همانطور که برای بیرونی های منفی انجام دادیم کشف کنیم. تعادل بازار در جایی اتفاق می افتد که MPB = MPC. که در q رخ می دهد1.

مازاد بازار در Q1برابر با کل مزایای خصوصی است - کل هزینه های خصوصی ، در این حالت b.[(b+c) - (c)].

مازاد اجتماعی در Q1برابر با کل مزایای اجتماعی است - کل هزینه های اجتماعی ، در این مورد a+b.[(a+b+c) - (c)].

مانند گذشته ، فرض کنید ما مقدار موجود در این بازار را به Q افزایش داده ایم2.

مازاد بازار در Q2برابر با B-F است.[(B+C+G) - (C+F+G)].

مازاد اجتماعی در Q2برابر با A+B+D است.[(a+b+c+d+f+g) - (c+f+g)]].

توجه داشته باشید که مازاد اجتماعی با وجود این واقعیت که شرکت کنندگان در بازار بدتر هستند افزایش یافته است. بنابراین ، یک پیشرفت بالقوه پارتو باید رخ داده باشد. ما می توانیم با توجه به اینکه D+F مبلغی است که شرکت کنندگان غیر بازار با افزایش تولید به دست آورده اند و F ضرر شرکت کنندگان در بازار از تولید اضافی است ، این مورد را ببینیم. از نظر تئوری ، ما می توانیم F را از عوامل خارجی بگیریم و آن را به شرکت کنندگان در بازار بدهیم تا آنها قبل و بعد از تغییر نسبت به اوضاع بی تفاوت باشند. بنابراین ، ما می دانیم که D به دلیل تولید زیر ، از دست دادن وزن مرده است.

خوب ، اما نمونه ای از بیرونی مثبت و منفی چیست؟

به عنوان نمونه ای از بیرونی منفی: فرض کنید یک کشاورز موز از سموم دفع آفات بر روی محصول خود استفاده می کند و برخی از این سموم دفع آفات در یک جریان مجاور قرار می گیرد که منبع اصلی آب یک جامعه پایین دست است. کشاورز و مصرف کنندگان موز تأثیر منفی این عملیات را در جریان به حساب نمی آورند. به عبارت دیگر ، هزینه سرریز ذاتی برای این تعامل بازار وجود دارد.

به عنوان نمونه ای از بیرونی مثبت: فرض کنید کهیر یک نگهبان زنبور عسل در نزدیکی باغ یک کشاورز دیگر قرار دارد. زنبورها به باغ پرواز می کنند و محصول را گرده افشانی می کنند که منجر به سودآوری برای کشاورز باغ می شود.

مفاهیم کلیدی و خلاصه

تولید اقتصادی می تواند آسیب های زیست محیطی ایجاد کند. این تجارت برای همه کشورها بوجود می آید ، خواه آنها با درآمد بالا و یا کم درآمد باشند ، و اینکه آیا اقتصاد آنها بازار محور است یا فرماندهی گرا است.

بیرونی زمانی اتفاق می افتد که مبادله ای بین خریدار و فروشنده تأثیر بر شخص ثالث داشته باشد که جزئی از مبادله نیست.

خارجی بودن می تواند تأثیر منفی یا مثبتی بر شخص ثالث داشته باشد. اگر آن طرفین تحمیل بیرونی منفی بر دیگران مجبور شوند هزینه اجتماعی گسترده تری از رفتار خود را در نظر بگیرند ، آنها انگیزه ای برای کاهش تولید هر آنچه که باعث بیرونی منفی می شود ، خواهند داشت.

در مورد بیرونی مثبت ، شخص ثالث از مبادله بین خریدار و یک فروشنده مزایایی کسب می کند ، اما آنها برای این مزایا پرداخت نمی کنند. در این صورت ، بازارها تمایل به تولید ناخواسته دارند زیرا تأمین کنندگان مزایای اضافی را برای دیگران در نظر نمی گیرند. اگر طرفانی که برای دیگران مزایایی ایجاد می کنند ، به نوعی می توانند این مزایای خارجی را جبران کنند ، انگیزه ای برای افزایش تولید دارند.

واژه نامه

مزایای خارجی مزایای اضافی که توسط اشخاص ثالث در خارج از فرآیند تولید به دست می آید هنگامی که واحد تولیدی هزینه خارجی هزینه های اضافی را که توسط اشخاص ثالث در خارج از فرآیند تولید ایجاد می شود ، هنگامی که واحد تولیدی تولید می شود ، مبادله ای از بازار را که در خارج از کشور تأثیر می گذارد ، انجام می دهد. یا "خارجی" به مبادله ؛گاهی اوقات هنگامی که بازار به تنهایی منابع خود را به طور مؤثر اختصاص نمی دهد به گونه ای که هزینه ها و مزایای اجتماعی را متعادل نمی کند ، یک شکست در بازار "سرریز" نامیده می شود. بیرونی ها نمونه ای از عدم موفقیت در بازار بیرونی بودن منفی در شرایطی است که شخص ثالث ، خارج از معامله ، از معامله بازار توسط دیگران رنج می برد ، در شرایطی که شخص ثالث ، خارج از معامله ، از معامله بازار توسط سایر بازار خصوصی بهره می بردبازاری که فقط مصرف کنندگان ، تولید کنندگان و دولت را در نظر می گیرد ، هزینه های اجتماعی را شامل می شود که شامل هزینه های خصوصی است که هم توسط شرکت ها متحمل شده است و همچنین هزینه های اضافی که توسط اشخاص ثالث در خارج از فرآیند تولید انجام می شود ، مانند هزینه های آلودگی ، به بیرونی می بینند.

تمرینات 5. 1

1. کدام یک از گفته های زیر در مورد خارجی بودن منفی/صحیح است؟

I. در حداکثر میزان حداکثر میزان خروجی ، هزینه های خارجی برابر با صفر است. II. در تعادل رقابتی کنترل نشده ، هزینه اجتماعی حاشیه ای بیشتر از منافع اجتماعی حاشیه ای است. iiiدر هر سطح خروجی ، هزینه های اجتماعی بیشتر از هزینه های خصوصی (بازار) است.

الف) i ، II و III. ب) فقط II. ج) III فقط. د) II و III.

2. کدام یک از گفته های زیر در مورد هزینه های خارجی صحیح است؟

الف) اقتصاد از اصطلاح "هزینه خارجی" برای توصیف اثر سرریز از فعالیت بازار استفاده می کند که برای جامعه بسیار کوچک است. ب) اقتصاد با استفاده از چنین تأثیراتی "هزینه خارجی" ، تأثیرات زیست محیطی فعالیتهای بازار را نادیده می گیرد. ج) اقتصاد از آنجا که با هرگونه هزینه زیست محیطی به عنوان "هزینه خارجی" رفتار می کند ، راهنمایی برای سیاست های زیست محیطی ارائه نمی دهد. د) هیچ یک از گفته های فوق صحیح نیست.

3. اگر یک بازار رقابتی با یک خارجی بودن منفی مشخص می شود ، کدام یک از گفته های زیر صحیح است؟

الف) مازاد اجتماعی بیشتر از مازاد بازار است. ب) مازاد اجتماعی کمتر از مازاد بازار است. ج) مازاد اجتماعی برابر با مازاد بازار است. د) بسته به اندازه بیرونی ، مازاد اجتماعی ممکن است بیشتر از مازاد بازار باشد.

دو سؤال زیر به نمودار زیر اشاره می شود ، که نشان دهنده بازار کالاهای کالایی است که تولید آن منجر به بیرونی منفی می شود.

4- اگر هیچ مقرراتی برای تصحیح خارجی وجود ندارد ، کدام منطقه مازاد بازار را نشان می دهد؟

الف) الف. ب) الف - د. ج) A + B. د) a + b + e.

5- اگر هیچ مقرراتی برای تصحیح خارجی وجود ندارد ، کدام منطقه مازاد اجتماعی را نشان می دهد؟

الف) الف. ب) الف - د. ج) A + B. د) a + b + e.

6. فرض کنید که هر کیلووات ساعت (کیلووات ساعت) برق با استفاده از گاز طبیعی منجر به 0. 2 کیلوگرم انتشار دی اکسید کربن می شود. اگر هر تن از انتشار دی اکسید کربن منجر به هزینه های زیست محیطی 360 دلار شود ، هزینه خارجی حاشیه ای در هر کیلووات ساعت برق تولید شده برابر است (0. 2 کیلوگرم برابر با حدود 0. 000220462 تن است):

الف) 10 سنت. ب) 8 سنت. ج) 4 سنت. د) 2 سنت.

سه سؤال زیر به نمودار زیر اشاره می شود ، که نشان دهنده هزینه خصوصی حاشیه ، هزینه اجتماعی حاشیه ای و مزایای اجتماعی حاشیه ای برای کالاهایی است که تولید آن منجر به بیرونی منفی می شود.

7. کدام یک نشان دهنده کاهش وزن به دلیل بیرونی است؟

الف) ج. ب) ح. ج) H+J. د) از دست دادن وزن مرده نیست.

8- کدام یک نشان دهنده هزینه های خارجی در تعادل رقابتی کنترل نشده است؟

الف) G + H + J + M + K. b) G + H + J. ج) g + m. د) ج.

9- کدام یک از مازاد اجتماعی در تعادل رقابتی کنترل نشده است؟

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.